تخریب چهره دژ ۲۰۰۰ ساله تهران

  • 09 بهمن 1401 - 13:05
تخریب چهره دژ ۲۰۰۰ ساله تهران

جامعه باستان‌شناسانی ایران به شیوه مرمت دژ دو هزار ساله «رَشکان» در شهرری تهران اعتراض کرد و نسبت به آنچه بر میراث فرهنگی و تمدنی کشور می‌گذرد، هشدار داد.

دژ رشکان که روی تپه‌ای در شهر ری تهران استوار شده، در سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ خورشیدی از دل خاک و زباله بیرون آمد. باستان‌شناسان به سرپرستی «اریک اشمیت» این محوطه را کاوش کردند که همزمان با آن، بقایای مسجد جامع ری نیز کشف شد. پس از آن، این کهن‌دژ بی‌سرپرست رها شد و به مکانی برای انباشت زباله و اتراق معتادان و کارتن خواب‌ها تبدیل شد تا این‌که محوطه در سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ با کاوش‌های باستان‌شناسی دوباره سامان گرفت و این‌بار بقایای معماری اشکانی، ساسانی و اسلامی یافته شد.

این دژ که قدمتی نزدیک به ۲۳۰۰ دارد، در تمام این سال‌ها به هر نحو در معرض تعرض و تخریب بوده است. به تازگی نیز عکس‌هایی از شیوه مرمت آن منتشر شده که واکنش کارشناسان مرمت و باستان‌شناسان را برانگیخته است. در این شیوۀ مرمت که به گفته کارشناسان بیشتر شبیه “بازسازی” و “ساخت و ساز” است، از مصالح ناهمگون و “سیمان” استفاده شده است، درحالی‌که ساختار این دژ متشکل از لاشه‌سنگ و ساروج، است.

جامعه باستان‌شناسی ایران نیز در واکنش به شیوه مرمت این دژ اشکانی ـ ساسانی بیانیه‌ای را صادر کرد که با مرور آنچه در ماه‌های اخیر بر میراث فرهنگی کشور گذشته، از زیر آب رفتن محوطه‌های باستانی «چم‌شیر»، تخریب بافت‌های تاریخی یزد و شیراز، مرمت غیراصولی و مخربِ گنبدهای مسجد شیخ لطف‌الله و شاه عباسی اصفهان، بی‌مبالاتی نهادهای مسؤول و ترک فعل آن‌ها و ضعف نظارت تخصصی را از جمله دلایل این رخدادها برشمرده و نسبت به “اصالت‌زدایی میراث فرهنگی و تاریخی ایران” هشدار داده است.

در ادامه بیانیه جامعه باستان‌شناسی ایران آمده است: «به ‌تازگی «مرمت» بخش‌هایی از بنای دژ رشکان و کهن‌دژ ری (منطقۀ ۲۰ تهران) آه از نهاد کارشناسان و دوستداران مواریث تاریخی ـ فرهنگی برآورده است و شگفت‌آور این‌که تاکنون واکنشی از سوی نهادهای مسؤول چون معاونت میراث فرهنگی کشور، ادارۀ کل پایگاه‌ها میراث ملی و جهانی، پژوهشگاه میراث فرهنگی و از همه مهمتر ادارۀ کل میراث استان تهران نسبت به تخریب، آسیب و لطمه به اصالت این اثر تاریخی ـ فرهنگی دیده نمی‌شود.

دژ رشکان، تازه‌­ترین نمونه از زنجیرۀ تخریب‌ها و وضعیت بیمار میراث فرهنگی ایران است. تصاویر منتشر شده خود گویاتر از واژه‌ها و توصیف‌هاست. مرمت بنای دو هزارساله با مصالح ناهمخوان و ناهمگن و استفاده از سنگ و سیمان! آن هم در دل پایتخت و نه گوشه‌ای دور دست. آشکارا دانش و تخصص به بازی گرفته می‌شود. مدیریت، نظارت، ارزیابی و پاسخگویی هم که وجود ندارد. اتفاقی که به تدریج به روندی عادی در تشکیلات میراث فرهنگی ایران تبدیل شده است.

تردید نیست که متأسفانه بخش عمده‌ای از فعالیت­‌های حفاظتی، مرمتی و ساماندهی بناها و محوطه‌های تاریخی کشور بدون نظارت کارشناسان و متخصصین انجام می‌شود. مراکز مسؤول باید پاسخگوی چنین فعالیت‌هایی که اصالت و ماهیت آثار تاریخی کشور را نشانه گرفته است باشند. افکار عمومی باید بداند چرا و چگونه با بودجۀ عمومی، آثار فرهنگی و تاریخی کشور چنین آسیب و لطمه می‌بینند.

چگونگی انتخاب مجریان این برنامه‌ها، اجرا و نظارت بر آن‌ها اینک بیش از هر زمان مورد پرسش و ابهام جدی است. چرا پژوهشکده حفاظت و مرمت هیچگونه نظارتی بر امور حفاظتی و مرمتی آثار تاریخی کشور ندارد و جایگاه آن در این ساختار نامناسب و ناکارآمد کجاست؟ چرا این مرکز علمی و اداری، مسؤولانه به این رویۀ غلط اعتراضی نمی‌کند؟

«جامعۀ باستان‌شناسی ایران» با ابراز تأسف و هشدار از آنچه بر میراث فرهنگی و تمدنی کشور می‌گذرد، مسؤولیت‌پذیری و پاسخگویی نهادهای متولی به‌ویژه معاونت میراث فرهنگی کشور، اداره‌کل حفظ و احیاء بناها و محوطه‌های تاریخی، ادارۀ کل پایگاه‌ها میراث ملّی و جهانی و مراکز استانی بویژه ادارۀ کل میراث فرهنگی استان تهران را در مورد دژ رشکان خواستار است. همچنین از متخصصان و جامعه مرمتگران کشور دعوت می‌کند با نقد این رویۀ مرمتی، ضمن دفاع از اعتبار حرفه‌ای جامعۀ حفاظت و مرمت ایران که کارهای درخشان نیز در کارنامۀ خود دارند، دربارۀ راه های پیشگیری از وقوع این اقدامات مخرب چاره‌اندیشی کنیم.»

دیدگاه