اخیرا مقاله ای نسبتا کوتاه منتشر شده که به تاریخ و باستانشناسی بوسه پرداخته است.
ابتدا نویسندگان بوسه را به دو گروه تقیسم میکنند: ۱.بوسههای دوستانه و بوسههای بین والدین و فرزندان، ۲. بوسههای عاشقانه و جنسی.
نویسندگان ابتدا به وجود قرائن بوسه بین انسان مدرن و نئاندرتال اشاره کردهاند و البته به بوسه بین بونوبوها (bonobos) و شامپانزهها هم پرداختهاند که به خاطر قرابت زیست شناختیشان با انسان از آن میتوان برای استنباط درباره تاریخ بوسه در گذشتهی تطوری انسان استفاده کرد.
اما برخلاف ادعای بعضی منابع که قدیمیترین مدارک بوسههای عاشقانه/جنسی را به نسخ خطی از جنوب آسیا (هند) نسبت میدهند (حدود ۱۵۰۰ قبل از میلاد)، نویسندگان به شواهد و مدارک قدیمیتری از بوسه در بینالنهرین و مصر میپردازند که قدمت آنها حداقل به نیمه هزاره سوم قبل از میلاد میرسد.
با وجود هزاران کتیبه و لوح مکتوب از بینالنهرین، درباره بوسه خیلی به ندرت چیزی نوشته شده است. با این حال، براساس چند نمونه از کتیبههای موجود که به بوسه پرداختهاند، میتوان دریافت که بوسه چیزی عادی در روابط خصوصی بوده است. از کتیبههای باستانی چنین استنباط میشود که بوسههای عاشقانه/جنسی مختص زوجهای متاهل محسوب میشده است. اما بخشی از رفتارهای دو نفری که متاهل نیستند ولی رابطه عاشقانه دارند نیز بوده است. در این ارتباط دو متن از سده ۱۸۰۰ قبل از میلاد حائز اهمیت است. یکی از این متون توصیف زنی متاهل است که به خاطر بوسه مردی تقریبا به گمراهی کشیده شده بود. متن دیگری هم درباره زنی غیرمتاهل است که برای اجتناب از بوسه و ارتباط جنسی، مردی را ناسزا میگوید. آنچه روشن است اینکه جامعه باستان در حال اعمال کنترل و تنظیم چنین رفتارهایی بوده است. بوسههای جنسی در برابر دیدگان عموم، ناپسند در نظر گرفته میشده است.
نویسندگان مقاله به موضوع دیگری هم تمرکز داشتهاند: نقش ثانوی بوسه در انتقال بیماریهای مسری. نویسندگان به بعضی ویروسهای بیماریزا اشاره کردهاند که از طرق مختلف از جمله بزاق دهان (احتمالا بوسه) قابل انتقال بوده است. با توجه به وجود متون پزشکی از بینالنهرین که در آنها گاهی علائم بعضی بیماریها را توصیف میکنند، نویسندگان معتقدند که شاید از طریق مقایسه این توصیفات و علائم با موارد امروزی بتوان نوع بیماریهای رایج در بینالنهرین را تشخیص داد. مردمان بینالنهرین احتمالا شیوع بیماریهای مسری را به بوسه نسبت نمیدادند ولی تقبیح و کنترل رفتارهای جنسی از قبیل بوسه در برابر دیدگان عموم، ناخواسته و نادانسته به کنترل شیوع بیماریهای مسری کمک کرده است. در نامهای که حدود ۱۷۷۵ قبل از میلاد نوشته شده، آمده است که زنی از زنهای حرم در دربار مبتلا به بیماری مسری میشود و برای جلوگیری از سرایت بیماری به دیگران، به همگان دستور داده میشود که از نوشیدن چیزی از فنجان متعلق به آن زن اجتناب شود، از خوابیدن در بستر وی اجتناب شود، و از نشستن روی صندلی وی هم اجتناب شود.
این مطلب ترجمه و خلاصهای است از مقاله این محققین که در نشریه SCIENCE منتشر شده است.