بقایای آرامگاه نظام‌الملک کانون گردهم‌آیی فرقه متصوفه خَلَوی کُبرَوی در کدکن

  • 28 شهریور 1401 - 14:56
بقایای آرامگاه نظام‌الملک کانون گردهم‌آیی فرقه متصوفه خَلَوی کُبرَوی در کدکن

کدکن که در قدیم از مضافات نیشابور محسوب می‌شده، امروزه مرکز بخش جلگه رخ در ۷۵ کیلومتری شمال باختری شهر تربت حیدریه و ۱۴۰ کیلومتری جنوب باختری مشهد، بر دامنه شمال رشته کوه چهل‌تن گسترده شده و بقایای آرامگاه نظام‌الملک کانون گردهم‌آیی و هم‌اندیشی فرقه متصوفه خَلَوی کُبرَوی در این شهر است.

موقعیت مطلوب طبیعی و آب‌و‌هوایی آن موجب شده است که کدکن از گذشته‌های دور همواره مسکون و پر رونق باشد و قابلیت آن را داشته باشد که شخصیت‌های علمی، فرهنگی و عرفانی صاحب نامی چون «کریم‌الشرق کدکنی، «تاج‌الدین علی کدکنی»، «نورالدین منشی کدکنی»، «شیخ ابراهیم عطار کدکنی»، «شیخ فریدالدین عطار کدکنی»، «فخرالشعرای کدکنی» و «میرزا شفیع کدکنی» در آن ظاهر شوند و ببالند.

از برخی بزرگان کدکن فقط سنگ گوری برجای مانده و آرامگاه فریدالدین عطار را در نیشابور و پدرش شیخ ابراهیم عطار را در «زروند»، روستایی در نزدیکی کدکن نشانی داده‌اند.

اما در میانه شهر کدکن و در انتهای کوچه مزار بر روی تپه واره‌ای مجموعۀ معماری آجری جالب توجهی قرار گرفته مشتمل بر تالار مستطیلی معروف به مسجد، ایوانی در جنوب مسجد و مقبره‌ای در جنوب ایوان.

ساختار هر یک منحصر به فرد و کاربری آن‌ها متفاوت و برای فضاهای منسوب به مسجد و ایوان نامشخص است زیرا نه مسجد نقشه و ساختار متعارف مسجد دارد و نه ایوان، در حالی که مقبره مشخصا سازه‌ای آرامگاهی با نقشه صلیبی یا چهار ایوانی است.  

در حال حاضر شواهد کمی از معماری اصلی و تزیینات بنا در مقبره برجای مانده اما بر اساس مشاهدات شادروان «عبدالحمیدمولوی» در حدود ۵۰ سال پیش، زمین زیربنای مقبره نظام‌الملک تقریبا ده ذرع بوده و چهار صفه داشته و قبر در وسط مقبره … دیوار جنوبی، شرقی و قسمت عمده سقف مقبره بنا به اظهار اهالی در حدود۵۰ سال قبل خراب شده و بدین سبب معلوم نشد دو ضلع اخیر مقبره چه وضعیتی داشته است.

بنای مقبره را با آجر و گچ ساخته‌اند و خارج سقف آن با کاشی فیروزه‌ای مزین بوده و برتمام ازاره داخل مقبره تا قریب به یک ذرع کاشی مسدس داشته که به اظهار اهالی، صدرالعلمای تربتی و مظفرالممالک حاکم تربت در ۳۰سال پیش باقی مانده کاشی ازاره را با زحمت از دیوار کنده و برده‌اند.

 از ریزه کاشی‌هایی که در خاک‌های مقبره برجای مانده به نظر رسید که کاشی ازاره بسیار ظریف و دارای نقش دقیق و رنگ آمیزی لاجورد و سفید بوده و نیز در گوشواره‌های داخل مقبره هشت ستون سنگی در نبش دیوار نصب بوده که فقط جای آن‌ها باقی و ستون‌ها مفقود الاثر است.

بالای ازاره کاشی کتیبه‌ای است با خط ثلث متوسط برجسته با گچ، سوره مبارکه یس را بر زمینه لاجوردی و رنگ خط سفید مایل به زردی نوشته و در فواصل قسمت بالای کتیبه «الملک للٓه» را با خط کوفی تکرار کرده‌اند، از این کتیبه قریب نصف باقی و نصف دیگر آن به علت خرابی ضلع شرقی و جنوبی از بین رفته است.

جای مسرت است که تاریخی از مقبره در زاویه جنوب غربی در خلال باقی‌ مانده کتیبه به جا مانده و عبارت آن چنین است: «فی شهر ذی‌الحجه ۹۰۶». بعد از کتیبه مذکور، روی دیوار و مقرنس‌های گوشوارها را به سطوح مختلف تقسیم و با لاجورد و شنجرف و سبز و زرد و قرمز نقاشی برجسته و رنگ‌آمیزی کرده‌اند و رنگ زمینه و نقوش در هر قسمت تنوع دارد و زمینه نسبت به نقوش مختصری گودتر است. آن چه از نقاشی‌ها و کتیبه که در پناه دیوار شمالی و غربی و باقی مانده سقف واقع گردیده، از برف و باران مصون و محفوظ مانده و مانند این است که به همین نزدیکی از زیر دست نقاش خارج شده باشد. نقاشی مذکور و رنگ‌آمیزی آن نمونه بسیار مطلوبی از نقاشی اواخر دوره سلاطین تیموری است. قسمتی از همین گچ کاری در نزدیکی دربندی که از ایوان مسجد به مقبره باز بوده، طبله کرده و ریخته و از زیر آن گچ‌کاری و نقاشی دیگری ظاهر شده که نسبتا از نقاشی موصوف ساده‌تر بوده است. از این قرار واضح می‌شود که مقبره مذکور  قبلاً به وضع دیگری مزین بوده و در ذی‌الحجه ۹۰۶ در روی نقاشی اولی گچ کشیده شده و با نقش بهتر و رنگ‌آمیزی ظریف‌تری تزئین مقبره را تجدید کرده‌اند. به شرح مذکور ذی‌الحجه ۹۰۶ سال تعمیر مقبره بوده نه سال بنای آن…»

بنای چلیپایی شکل آرامگاه نظام‌الملک کبروی در جانب جنوبی بنای منسوب به مسجدی کهن‌تر از آن ساخته شده که اکنون بقایای دیوارهایی از آن برجای مانده است.
در میانه مقبره سنگ مزار نظام‌الملک قرار داشته که به محل دیگری انتقال یافته است.

شادروان مولوی که آن را دیده و کتیبه آن را قرائت کرده، آن سنگ قبر را این گونه توضیح داده است: «در ترنج بالای سنگ الحکم لله تعالی و در حاشیه چهار طرف سنگ الهم صل علی محمد المصطفی و صل علی علی المرتضی… (همان جمله برای دوازده امام تکرار و به صلوات الله علیهم اجمعین ختم شده است). در متن سنگ مندرج است: «هذا وفات عالی جناب سعادت اکتساب رفعت مآب معالی انتساب اعالی ایاب سلیله المشایخ العظام و الاکرام السعید الشهید المرحوم المبرور المشکور الملحق الی جوارالله الممالک الملک شیخ معزالدین نظام‌الملک بن عالی جاه معارف ‌پناه شیخ الاسلام الاعظم شیخ شهاب‌الدین سلام الله تعالی حضرت ارشاد پناه حقایق دستگاه قدوهالسالکین برهان‌المحققین قطب‌الاقطاب و الاوتاد شیخ نعیم‌الحق و الحقیقه و التقوی و الدین نعمه‌الله الخلوی الکبروی به تاریخ سابع شهر محرم سنه ثمان و ثلاثین و تسعمائه )۹۳۸)
با توجه به تاریخ تعمیر بنا در سال ۹۰۶ه.ق می‌توان این فرضیه را طرح کرد که مقبره سال‌ها پیش ساخته شده و پس از یک دوره مرمت، در سال ۹۳۸ه.ق نظام‌الملک کدکنی در آن به خاک سپرده شده است به همین دلیل برخی آن را خانقاهی متعلق به گذشته‌های دورتر پنداشته‌اند که بعد از مرمت مورد تدفین مشایخ و بزرگان خَلَوی کبروی قرار گرفته است. از جمله برنارد اوکین در این رابطه این گونه اظهار نظر کرده است:

«هرچند این بنا را امروزه به نام مزار خواجه نظام‌الملک می‌شناسند در عین حال به گونه‌ای که مولوی خاطر نشان می‌سازد، احتمالا نام اصلی آن نیست، چون سنگ مزارش مربوط به سال ۹۳۸ یعنی۳۲ سال بعد از مرمت‌های سال۹۰۶ است. کتیبه روی سنگ مزار بخشی از شجره‌نامه‌اش را نشان می‌دهد، دال بر این که نسبت وی به دو شیخ دیگر می‌رسد، پدرش شهاب‌الدین و جدش نعیم‌الدین نعمت‌الله الخلوتی الکبروی.

نسبت الکبروی به پیرو طریقه نظام‌الدین کبری دلالت دارد و احتمالا انتظار داریم که شیخ شهاب‌الدین و نظام‌الملک نیز پیروان این طریقه باشند. در چنین حالتی، فرد می‌توانست تصویر کند که این مزار خانقاهی برای نعیم‌الدین کبروی و پیروانش بنا شده است.»

این بنا را مردم کدکن به نام‌های «مزار»، «بقعه شیخ حیدر»، «مزار عبدالله بن موسی الکاظم» و «خواجه نظام‌الملک می‌شناسند و بنا به نظریه آقای رضا نقدی که تحقیقات جامعی در ارتباط با الواح قبور خواجگان متصوفه خلویٍ کبروی کدکن داشته، احتمالا این مقبره متعلق به شیخ حیدر در عصر سلجوقیان بنیان گرفته (کسی که شیخ فریدالدین عطار در جوانی «حیدری نامه» را به نام او تحریر کرده است) و آن بنا بعدها مرمت شده و در نهایت مدفن نظام‌الملک کدکنی شده است.

«سر پرسی سایکس» نیز بنا را گنبددار با نمای کاشی سفید، مشکی و آبی روشن توصیف کرده است. در شمال، جنوب و داخل صحن مقبره هم از وجود سرداب‌هایی خبر داده‌اند که پر از استخوان مردگان بوده‌اند.

آقای نقدی در پیرامون آرامگاه ۱۹ سنگ گور بررسی و معرفی کرده که بسیاری از آن‌ها پسوند «خلوی»و «کبروی» داشته‌اند. بر اساس اظهار نظر ایشان فرقه «خلوی کبروی» بنا به نوشته سنگ گور خواجه‌نظام‌الملک، خلویه یکی از شعب سلسله کبروی است و سلسله متصوفه کبروی از شاخه‌های طریقت «معروفیه» است که بنا به مشهور عموما خرقۀ خود را از طریق «معروف کرخی» به امام رضا(ع) منسوب می‌دارند.از سوی دیگر بعید نیست که اصل و نسب کبرویان کدکن مانند کبرویان دشت جوین به «شیخ نجم الدین کبری» خیوقی منتهی شود.

فرقه صوفیه خلوی کدکن شاخه‌ای از سلسله خلوتیه است که سابقه آن به «شیخ محمد خلوتی» می‌رسد. او از احفاد شیخ احمد جامی است که در خوارزم دستگاه ارشاد و وعظ داشته است و به نوشته فصیح خوافی در ۲۸ جمادی الاول ۷۵۱ه.ق درگذشته است.

اوج پیشرفت خلوتیان خراسان در دوره تیموریان تا اواسط عصر صفوی بوده است.

اگر چه مجموعه معماری کدکن معروف به مزار خواجه نظام‌الملک از لحاظ مختلف قابل مطالعه و تامل است اما گشایش رمز و رازهای آرامگاه نیمه خرابه کنونی نیز به جهت شناخت بنا، شیوه معماری، نگارگری و شخصیت‌های وزین مدفون در آن لازم و ضروری به نظر می‌رسد.

 مجموعه معماری خواجه نظام‌الملک کدکنی در تاریخ دهم خرداد ماه ۱۳۸۲ به شماره ۸۹۵۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

دیدگاه