محمدهادی ایمانیه در یک و نیم سالی که استاندار فارس است، به میراثفرهنگی آنگونه که لازم است، روی خوش نشان نداده است؛ مثلا در نوروز ۱۴۰۲ که شیراز مقصد اول گردشگران بود و آثار تاریخی این استان بازدیدهای پرشماری داشتند، استاندار فارس نه تنها هیچ اظهارنظری در خصوص این اقبال عمومی به شیراز و بناهای باستانی نکرد که بالعکس با زبان بسیار گزنده و تند علیه مدیرکل میراثفرهنگی فارس و مدیر مجموعه حافظیه به دلیل یک مراسم خواستگاری سخن گفت؛ انگار که استاندار منتظر چنین فرصتی برای بیان سخنان گزنده علیه مدیران میراثفرهنگی بوده.
پرسش این است استاندار فارس که در نوروز در خصوص اقبال گسترده مردم به شیراز و آثار تاریخی این استان سکوت کرده بود، چه میشود که به ناگاه علیه مدیران مجموعه میراثفرهنگی با لحن بسیار تند سخن میگوید؟ چشمهای استاندار فقط چیزهایی را میبیند که بتوان علیه میراثفرهنگی استفاده کرد؟ چشمان استاندار در دیدن نکات مثبت میراثفرهنگی بینایی لازم را ندارد؟ اگر چشمان استاندار فقط چیزهایی را میبیند که بتواند علیه مدیران میراثفرهنگی استفاده کند، بایستی در انصاف و عدالتش تردید کرد.
پرسش دیگر این است: چرا توان مدیران ارشد فارس به کار گرفته شده تا میراثفرهنگی این استان با قدرت تمام مورد حمله قرار گیرد و این ادارهکل زمینگیر شود؟ قرار است با زدن مدیران مجموعه میراثفرهنگی چه شود؟ به نظر میرسد هدف از زدن مدیران میراثفرهنگی فارس این است افرادی در این اداره کل به کار گرفته شوند که حمایتهای مادی و معنوی از «آثار تاریخی مانند تختجمشید و پاسارگاد و یا بافت تاریخی شیراز و بناهای فرهنگی-تاریخی مانند حافظیه» برچیده شود و این مکانها «قربانی سیاستهای مدیران ضد میراثی» شوند.