تخریب عمدی بافت تاریخی شیراز

  • 12 بهمن 1400 - 13:35
تخریب عمدی بافت تاریخی شیراز

در بافت تاریخی شیراز چه اتفاقی در حال وقوع است؟ فعالان میراث فرهنگی و مخالفان طرح ۵۷ هکتاری حرم تا حرم، می‌گویند آنچه در این سال‌ها در طرح‌های توسعه حرم رخ داده، تنها به ویرانی بافت ارزشمند، تخریب شبانه بناهای ثبت شده و از بین رفتن هویت شیراز انجامیده است.

به گزارش روزنامه پیام ما، یک‌شنبه شب در برنامه مجازی «شب معماری» به این موضوع پرداخته شد. این گفت‌وگو با عنوان «زمانی برای مستی لودرها؛ گفتاری پیرامون شروع دوباره تخریب‌های گسترده بافت تاریخی شیراز» به جزئیات این ماجرا پرداخت. گفت‌وگوی پیش رو، خلاصه‌ای از سوالات صادق رشیدی فرد، مهندس معمار است که محمد مهدی کلانتری، دبیر پویش ملی نجات بافت تاریخی شیراز در برنامه «شب معماری» به آنها پاسخ داده.

از بافت تاریخی یزد تصاویر هوایی بسیاری دیده شده، این شهر را به کوچه پس‌کوچه‌ها و بافت خشتی‌اش می‌شناسند اما بسیاری شهرها، از جمله در شیراز، شهر را به تک‌بناهای مشهورش می‌شناسیم و به همین دلیل خبر تخریب بافت ارزشمند این شهر، چندان واکنشی به دنبال ندارد. به نظر شما چرا بافت‌های تاریخی اینطور مهجور مانده‌اند و فقط تک‌بناهای مانیومنتال (یادمانی) پررنگ شده‌اند؟
ورود علم مرمت و حفاظت به ایران با نگاه به تک‌بناها بود. در اروپا هم این رویکرد با نگاه به بناهای شاخص شکل گرفت و به دنبال آن بافت‌های تاریخی با خیابان‌کشی‌ها تخریب شد. با این همه این روند بالاخره متوقف شد و ارزش بافت را فهمیدند. اما از شروع دوران تجدد در اوایل پهلوی که این نگاه به ایران وارد شد، تخریب هیچوقت متوقف نشد. خیابان‌کشی‌های رضاخانی معروف است. به طور مثال در شهر سلطانیه که روزگاری حصار، دیوار و بازار و … داشت، میراث فرهنگی به اسم آزادسازی، ملک‌های دور گنبد را تملک کرد و کل شهر را ویران کرد به جز گنبد سلطانیه. تصاویر ۴۰ سال پیش این گنبد را میان یک بافت ارزشمند نشان می‌دهد اما امروز فقط گنبد باقی مانده. خیابان‌کشی‌ها به اسم نفوذ‌پذیری و توسعه در سراسر کشور در حال گسترش است. در اصفهان میدان نقش جهان و بناهای شاخص آن دیده می‌شود اما همین که به کوچه‌ها و گذرها قدم می‌گذارید با بناهای ارزشمند مخروبه و رهاشده روبه‌رو می‌شوید. نگاه محوری به تک‌بناها سبب شده دیگر بافت منسجمی نداشته باشیم مگر در یزد که بعد از ثبت جهانی، حفاظت از آن پررنگ شده.
اینجا کلیدواژه «بافت فرسوده» مطرح می‌شود. هر جا قرار است تخریب شود، از همین اسم رمز استفاده می‌کنند. تفاوت بافت فرسوده با بافت تاریخی ارزشمند در چیست؟
تفکر بافت فرسوده توسط وزارت مسکن و شهرسازی مطرح شده. آنها می‌گویند بافت‌های فرسوده شهری باید نفوذپذیر و درشت‌دانه شوند و تفاوتی قائل نیستند بین بافتی که تاریخی نیست اما دچار آسیب است با بافت تاریخی ارزشمندی که دچار آسیب و فرسودگی شده. به همین دلیل تخریب به اسم احیای بافت‌های فرسوده مجوز می‌گیرد. بین یک کتاب خطی تاریخی که از گذشته به ما رسیده با کتاب مندرسی که تاریخی نیست، تفاوت‌ است؛ کتاب مندرسی که ارزش تاریخی ندارد را بازیافت می‌کنند اما آیا یک کتاب خطی ارزشمند را خمیر و بازیافت می‌کنیم؟ یا اینکه صفحه به صفحه مرمتش می‌کنیم و در موزه می‌گذاریم؟
این تفاوت در رویکرد شهرداری‌ها و وزارت مسکن و راه و شهرسازی نیست. راه و شهرسازی مصوبه حفاظت از ۱۶۸ شهر تاریخی را دارد که هرگونه مداخله بزرگ‌مقیاس، خیابان‌کشی و تعریض معبر در محدوده تاریخی را ممنوع کرده و می‌گوید هر تغییری باید به تایید شورای عالی برسد اما این مصوبه رعایت نمی‌شود. استان‌ها تخریب می‌کنند و شهرسازی و میراث فرهنگی آخر راه متوجه می‌شوند. سه سال پیش در گذر آقا نجفی اصفهان هم همین اتفاق افتاد.
این میان در طرح ۵۷ هکتاری شیراز چه اتفاقی در حال وقوع است؟
در این طرح که در محدوده حرم شاهچراغ است، تخریب‌هایی گسترده رخ داده و بناست کل محدوده از خیابان احمدی تا لطفعلی‌خان زند، تخریب شود تا «توسعه حرم» شکل بگیرد. در واقع این طرح ۵۷ هکتار و ۵۷۰ هزار متر مربع را در برمی‌گیرد که یک ششم بافت تاریخی شیراز است. در این محدوده بناهای ناشناخته‌ای وجود دارد که عمدا در حال تخریب است و قسمت‌هایی از بافت ارزشمند صاف شده. برای نمونه در کوچه شهید دستغیب تنها چیزی که باقی مانده مسجد سردزک است که در طرح توسعه بین‌الحرمین در سال ۷۴ تا ۷۶ قرار بر تخریبش بود اما جلویش را گرفتند. این طرح بار دیگر دوره آقای رئیسی اجازه اجرا پیدا کرده.
مسئله اینجاست که می‌بینیم در طرح بین‌الحرمین پارکینگ طبقاتی، سالن اجلاس شورای شهر شیراز و مجموعه هتل ساخته‌اند و اینها هیچ یک در جهت توسعه حرم نبود. هیچ بخشی به حرم اضافه نشد بلکه، پاساژسازی و مال‌سازی و طرح‌های سوداگرانه اجرا شد. فقط خیابان احمدی را بستند و میدان احمدی تبدیل به صحن شد و در ازای کل طرح ۱۲۰ پلاک ارزشمند تاریخی و ثبتی از بین رفت. حالا به فکر افتاده‌اند که محدوده عظیمی را به صحن تبدیل کنند. طرحی که آستان شاهچراغ به دنبالش است، ایجاد یک صحن عظیم به وسعت ۸ هزار متر مربع، بین دو حرم علاءالدین و شاهچراغ است و نتیجه آن تخریب بافت تاریخی است.
سوال دیگر این است که این طرح قرار است کدام نیاز مردم شیراز را پاسخ دهد؟
بر خلاف نامه مسئولان شیراز به رئیس جمهور که مخالفان طرح را «بی قید و بند» و «وابسته به شبکه‌های معاند» معرفی کردند اما ما به زیارت معتقدیم. زیارت مفهومی مقدس است که در آن پیاده‌محوری پررنگ است، مثل زیارت اربعین. پس اینکه دیوار به دیوار حرم پارکینگ طبقاتی بسازیم تا زائر پای حرم از ماشین پیاده شود، از مفهوم زیارت دور است. برای زیارت باید قدم به قدم رفت و ذکر گفت. درباره مسئله نیاز باید گفت مگر چند بار اتفاق می‌افتد که در شیراز چنین جمعیتی کنار هم جمع شوند؟ آخر چرا باید آرامش بافت را از بین برد؟ توسعه حرم برای آنها بهانه است و قطعا مسئله سوداگری زمین در میان است. زمین‌ها را متری ۵۰۰ هزار تومان از مالک خریده‌اند و حالا قیمتشان تا صد میلیون رسیده.
روند واگذاری و فروش خانه‌ها چطور انجام شد؟
نامه‌های زیادی رسیده که مردم می‌گویند مجبور به فروش شده‌اند. از یک طرف آنها چند خانه را می‌خرند و بافت را تعمدی ناامن می‌کنند و مردم چاره‌ای جز فرار نمی‌بینند. از طرف دیگر پای طرح شهری به میان می‌آید و قیمت کارشناسی می‌گذارند که با قیمت بنگاهی متفاوت است و اگر مالک به فروش رضایت ندهد، با حکم دادگاه بیل مکانیکی می‌آورند. شبیه اتفاقی که در مشهد رخ داد و حالا می‌بینیم گنبدی که ۳۰ سال پیش از دوردست پیدا بود، در هتل‌های طبقاتی محصور شده. مشهد برای آنها درس عبرت نشد.
در این بزنگاه تاریخی که بافت ارزشمند در حال تخریبی جبران‌ناپذیر است، جایگاه میراث فرهنگی کجاست؟
متاسفانه هیچ کاری برای حفظ بافت نکردند. میراث فرهنگی در گذشته که سازمان بود قدرتی نداشت. تولیت شاهچراغ تاکنون ۹ بنای ثبت ملی را شبانه تخریب کرد و شکایت میراث هم به جایی نرسید.
طرح توسعه ۵۷ هکتاری از زمان احمدی‌نژاد مطرح شد. تصمیمات کلان اینچنینی در وزارت راه و شهرسازی (شورای عالی معماری و شهرسازی) مطرح می‌شود و میراث فرهنگی فقط یک رای دارد. در دوره روحانی، آقای حناچی و دکتر ایزدی در این شورا بودند که هر دو دکترای مرمت دارند. با مخالفت این افراد، طرح هشت سال مسکوت ماند تا این که رئیسی آمد و رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی شد. او تخصصی در این حوزه ندارد و حتی وقتی رای اعتماد می‌گرفت خودش را به اشتباه وزیر نفت معرفی کرد. قاسمی اکنون با طرح همراه شده است. از طرف دیگر آقای ضرغامی، وزیر فعلی میراث فرهنگی که از صدا و سیما آمده، اولین سفرش به شیراز بود و در همین سفر مصوبه گرفتند که طرح توسعه حرم آغاز شود. ضرغامی مصاحبه کرد که تکلیف شاهچراغ روشن شود. در آن سفر قرار شد هیات سه نفره‌ای با نمایندگانی از شهرداری، میراث فرهنگی و استانداری مشخص شود که سرنوشت ۲۰۰ پلاک ثبتی را تعیین تکلیف کنند و رای آنها لازم‌الاجراست.
همه اینها در حالی است که مصیب امیری که ۱۰ سال مدیر کل میراث فرهنگی فارس بوده، و در این مدت موافق تخریب بافت بود، ابتدای امسال رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری شد. وقتی ضرغامی با مخالفت‌ها درباره بافت تاریخی شیراز روبه‌رو شد، از امیری در پژوهشگاه خواسته که درباره طرحی که قرار است ۲۰۰ پلاک را تخریب کند، نظر دهد، از کسی که خود با تخریب بافت همراهی می‌کرد. پازل تخریب اینطور شکل گرفت.
حالا راهکار شما چیست؟ پویش قرار است چطور به نتیجه برسد؟
پیشنهاد من این است که همه پلاک‌هایی که قرار است در این طرح تخریب شوند، مرمت و احیا شوند و بتوانند میزبان زائران باشند. آستان اگر به فکر زوار است، این کار را بکند. ما که تا قبل از این بیشتر نامه‌نگاری می‌کردیم و شنونده تهدیدها و تهمت‌ها بودیم، موضوع را رسانه‌ای کرده‌ایم و با همفکران‌مان هم‌راستا شده‌ایم. تصمیم ما این است که مخالفتمان را با همصدایی به نتیجه برسانیم. حتی اگر به سرانجام نرسد دست کم ما در مقابل تاریخ و وجدانمان آسوده‌ایم.

دیدگاه