محمود جعفریدهقی، دبیر علمی همایش ملی زبانها و گویشهای ایران گفت: امروزه بر این باوریم که زبان فارسی تنها متعلق به ایرانیان نیست بلکه میراث مشترک ملتهای مشرقزمین است.
جعفریدهقی در این همایش خاطرنشان کرد:
«اقوام ایرانی مجموعۀ بزرگی شامل مادها، پارسها و پارتها در فلات ایران، کیمریها و شاخۀ دیگری از سکاها و سرمتهای منطقۀ اوکراین، آسیها در منطقۀ قفقاز، سغدها، خوارزمیان، ختنیها، هپتالیان و یوئهچیها در آسیای میانهاند. گروهی از این اقوام مانند مادها و پارسها در حدود هزارۀ نخست پیش از میلاد به فلات ایران وارد شدند و در دامنههای زاگرس سکونت یافتند و با اقوام بومی ایران درآمیختند. دو قوم ماد و پارس بعدها در سدههای هشتم و هفتم پیش از میلاد حکومتهای ماد و هخامنشی را تشکیل دادند. زبانهای ایرانی باستان شامل زبانهای مادی، فارسی باستان، اوستایی و سکایی، و زبانهای ایرانی میانه شامل زبانهای پارتی، پهلوی، سغدی، ختنی، خوارزمی و بلخی، بهواسطۀ وجود سه امپراتوری جهانی هخامنشی، اشکانی و ساسانی در فلات ایران و بیرون از آن گسترش یافت. به همین روی گستردگی زبانها و گویشهای ایرانی بهگونهای است که امروزه بخش قابل توجهی از آنها در بیرون از مرزهای جغرافیای سیاسی ایران قرار گرفته است. این زبانها حامل فرهنگ و جهانبینی ایرانیاند و این فرهنگ را در سراسر جهان ایرانی منتشر میسازند. نگاهی به برخی شاخههای زبانهای ایرانی تنوع و گستردگی این زبانها و گویشهای آن را نشان میدهند. امروزه دو گروه زبانهای ایرانی نو غربی و شرقی در گسترۀ عظیمی از فلات ایران و آسیای میانه پراکنده است.
کردی و گویشهای آن (وابسته به گروه شمال غربی زبانهای ایرانی)؛ کرمانجی در شرق و جنوب شرقی ترکیه؛ گروه شرقی در ماورای قفقاز (ارمنستان، آذربایجان و گرجستان)؛ گروه مرکزی در شمال شرقی عراق در سلیمانیه، اربیل، کرکوک و خانقین (به نام سورانی) و در کردستان ایران موسوم به سنندجی؛ گروه جنوبی شامل کرمانشاهی، سنجابی، کلهری، لکی و لری پشتکوه؛ زبانهای گورانی و زازا: (وابسته به گروه شمال غربی زبانهای ایرانی)؛ گورانی (هَوْرامی/اورامی در کرمانشاه)؛ باجلانی (در شرق موصل عراق، قصر شیرین، سر پل ذهاب و…)، کرمانجی (زازاکی شمالی) و گویشهای دیملی یا زازاکی (در شرق ترکیه)؛ همچنین، گویشهای جنوب غرب ایران شامل فارسی، دری (فارسی افغانستان)، و فارسی تاجیکی؛ گویشهای استان فارس. درحال حاضر زبانها و گویشهای آسی، تالشی و کردی در مناطقی از قفقاز، داغستان، گرجستان، ارمنستان و اران تکلم میشود. گروهی از زبانها و گویشهای شرقی ایران در تاجیکستان، افغانستان، پاکستان، کشمیر، پنجاب و سند تا سینکیانگ در شمال غربی چین، رواج دارند. بخش مهمی از گویشهای جنوب غربی ایران تا کشورهای جنوبی خلیج فارس گسترده شدهاند. همچنین، با همت شعرا و ادبای ایرانی، زبان فارسی دری در دوران اسلامی بخش قابل توجهی از شبهقارۀ هند، آسیای میانه و آسیای صغیر را فراگرفته است. این زبان برای سدههای متمادی بهعنوان زبان علمی و ادبی در این گسترۀ بزرگ به کار رفته است. افزون بر این، گویشهای شرقی ایران مانند گویشهای پامیری، یغنابی، شغنی، وخی، اورموری، روشنی، برتنگی، اشکاشمی، یزغلامی، پراچی، یدغا و مونجی در آن سوی مرزهای ایران در ایالت کوهستانی بدخشان در تاجیکستان و افغانستان پخش شدهاند و لهجههای گوناگون پشتو در افغانستان و پاکستان و کشمیر و پنجاب و سند. همچنین گویش ایرانی «سریکلی» که در ایالت سین کیان (در شمال غربی چین) تکلم میشود. همچنین، آسی/ اوستی (Ossetī) در بخشهای مرکزی قفقاز در استیا، شامل دو گویش ایرونی یا آسی شرقی و دیگوری یا آسی غربی. گویشوران این زبان در اوستیای شمالی، آلان، استیای جنوبی و بخشی نیز در ترکیه و مجارستان ساکناند. از آنجا که هرودوت سرزمین آسیها را آسیا نامید این نام بعدها به سراسر قارۀ آسیا تسری داده شد. لازم به یادآوری است که افزون بر زبانهای ایرانی نظیر کردی، بلوچی و لری و غیره، زبانهای ترکی و عربی نیز که از سوی گروه بسیاری از هممیهنان ایرانی تکلم میشود، موجب غنای فرهنگی و علمی زبانهای ایرانی بوده و همواره به ارزش زبانهای ایرانی افزوده است. در واقع زبان فارسی بهعنوان زبان رسمی به منزلۀ یکی از عوامل و عناصر اتحاد و یگانگی میان همۀ ایرانیان تلقی میشود. این زبان از چنان گنجینۀ فرهنگی، ادبی و علمی سترگی برخوردار است که از دیرباز همۀ ایرانیان را به هم پیوند داده است و هیچ عاملی توان جدایی آنها را از یکدیگر نداشته است.
به همین سبب امروزه بر این باوریم که زبان فارسی تنها متعلق به ایرانیان نیست بلکه میراث مشترک ملتهای مشرقزمین است. این میراث متعلق به مردم ایران، هند، پاکستان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه و اقوام متعددی است که طی سدهها اندیشههای فلسفی، و عواطف و احساسات ادبی خود را بهوسیلۀ آن پرورش داده و به تکامل رساندهاند. بنابراین امروزه ابزار بسیار ارزشمندی به نام زبانهای ایرانی در اختیار ما است که با نگهبانی و پاسداری از آن میتوان تاریخ و فرهنگ و هویت خود را به جهان عرضه کنیم و بنای رفیعی از رابطه فرهنگی و دوستی میان ایران امروز و سرزمینهایی که زبانهای ایرانی در آن رواج دارد برقرار سازیم.
به همین منظور مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی برنامۀ نخستین همایش بینالمللی زبانها و گویشهای ایرانی را در سال ۱۳۹۱ بنیاد نهاد و از آن زمان تا کنون هر دو سال یکی دیگر از همایشهای زبانها و گویشها را برگزار کرده است و اینک ششمین همایش ملّی زبانها و گویشهای ایران را برگزار میکند. دستاوردهای این شش همایش یکی انتشار پنج دوره مجموعۀ سخنرانیهایی است که از سوی استادان و پژوهشگران زبانهای ایرانی ارائه شده و به لطف الهی و همت ریاست محترم مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی و همکاران سختکوش بخش انتشارات مرکز، تا کنون چاپ شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است. دودیگر آشنایی دانشجویان و جوانان جستوجوگر با مبانی زبانهای ایرانی طی برپایی همایش از طریق آشنایی با استادان و پژوهشگران زبانهای ایرانی است. سهدیگر این که پس از اجرای نخستین همایش زبانها و گویشهای ایرانی، دبیرخانۀ دائمی زبانها و گویشها در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی گشایش یافت و در پی آن با عنایت ریاست محترم مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی و همت همکاران دبیرخانۀ همایش هر دوسال یکبار مقدمات برپایی همایش زبانها و گویشهای ایران تدارک داده شده است. در سال ۱۴۰۰ نیز مقدمات برگزاری ششمین همایش ملی زبانها و گویشهای ایران (گذشته و حال) با همکاری انجمن علمی ایرانشناسی ایران در دبیرخانۀ همایش فراهم شد. اعلان فراخوان همایش، با استقبال گرم و پیگیر استادان و دانشجویان ارجمند مواجه شد. رویهمرفته تعداد هفتادوپنج چکیدۀ مقالات به دبیرخانۀ همایش واصل شد که پس از داوری اولیه، تعداد چهلوپنج چکیدۀ مقاله با محورهای همایش مربوط شناخته شد. دبیرخانۀ همایش سپس از نویسندگان مقالات درخواست کرد تا برای ارائۀ گزارشی از مقالۀ خود حضور به هم رسانند. بدیهی است پس از دریافت اصل مقالات و داوری آنها نسبت به چاپ و انتشار مجموعۀ مقالات ششمین همایش در اواخر تابستان ۱۴۰۲ اقدام خواهد شد.»
در این همایش یک روزه، بیستونه سخنرانی در چهار نشست ایراد شد که برجستهترینهایشان، مجدالدّین کیوانی، نصرالله پورجوادی، علیاشرف صادقی، اصغر دادبه، امید طبیبزاده، مزدک انوشه و آرش اکبری مفاخر بودند.
ششمین همایش ملّی زبانها و گویشهای ایران (گذشته و حال)، دوشنبه، پانزدهم اسفند در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد.
سپس، «محمود جعفری دهقی»، دبیر علمی این همایش، گزارشی را به سمع حاضران رساند:
«اقوام ایرانی مجموعۀ بزرگی شامل مادها، پارسها و پارتها در فلات ایران، کیمریها و شاخۀ دیگری از سکاها و سرمتهای منطقۀ اوکراین، آسیها در منطقۀ قفقاز، سغدها، خوارزمیان، ختنیها، هپتالیان و یوئهچیها در آسیای میانهاند. گروهی از این اقوام مانند مادها و پارسها در حدود هزارۀ نخست پیش از میلاد به فلات ایران وارد شدند و در دامنههای زاگرس سکونت یافتند و با اقوام بومی ایران درآمیختند. دو قوم ماد و پارس بعدها در سدههای هشتم و هفتم پیش از میلاد حکومتهای ماد و هخامنشی را تشکیل دادند. زبانهای ایرانی باستان شامل زبانهای مادی، فارسی باستان، اوستایی و سکایی، و زبانهای ایرانی میانه شامل زبانهای پارتی، پهلوی، سغدی، ختنی، خوارزمی و بلخی، بهواسطۀ وجود سه امپراتوری جهانی هخامنشی، اشکانی و ساسانی در فلات ایران و بیرون از آن گسترش یافت. به همین روی گستردگی زبانها و گویشهای ایرانی بهگونهای است که امروزه بخش قابل توجهی از آنها در بیرون از مرزهای جغرافیای سیاسی ایران قرار گرفته است. این زبانها حامل فرهنگ و جهانبینی ایرانیاند و این فرهنگ را در سراسر جهان ایرانی منتشر میسازند. نگاهی به برخی شاخههای زبانهای ایرانی تنوع و گستردگی این زبانها و گویشهای آن را نشان میدهند. امروزه دو گروه زبانهای ایرانی نو غربی و شرقی در گسترۀ عظیمی از فلات ایران و آسیای میانه پراکنده است.
کردی و گویشهای آن (وابسته به گروه شمال غربی زبانهای ایرانی)؛ کرمانجی در شرق و جنوب شرقی ترکیه؛ گروه شرقی در ماورای قفقاز (ارمنستان، آذربایجان و گرجستان)؛ گروه مرکزی در شمال شرقی عراق در سلیمانیه، اربیل، کرکوک و خانقین (به نام سورانی) و در کردستان ایران موسوم به سنندجی؛ گروه جنوبی شامل کرمانشاهی، سنجابی، کلهری، لکی و لری پشتکوه؛ زبانهای گورانی و زازا: (وابسته به گروه شمال غربی زبانهای ایرانی)؛ گورانی (هَوْرامی/اورامی در کرمانشاه)؛ باجلانی (در شرق موصل عراق، قصر شیرین، سر پل ذهاب و…)، کرمانجی (زازاکی شمالی) و گویشهای دیملی یا زازاکی (در شرق ترکیه)؛ همچنین، گویشهای جنوب غرب ایران شامل فارسی، دری (فارسی افغانستان)، و فارسی تاجیکی؛ گویشهای استان فارس. درحال حاضر زبانها و گویشهای آسی، تالشی و کردی در مناطقی از قفقاز، داغستان، گرجستان، ارمنستان و اران تکلم میشود. گروهی از زبانها و گویشهای شرقی ایران در تاجیکستان، افغانستان، پاکستان، کشمیر، پنجاب و سند تا سینکیانگ در شمال غربی چین، رواج دارند. بخش مهمی از گویشهای جنوب غربی ایران تا کشورهای جنوبی خلیج فارس گسترده شدهاند. همچنین، با همت شعرا و ادبای ایرانی، زبان فارسی دری در دوران اسلامی بخش قابل توجهی از شبهقارۀ هند، آسیای میانه و آسیای صغیر را فراگرفته است. این زبان برای سدههای متمادی بهعنوان زبان علمی و ادبی در این گسترۀ بزرگ به کار رفته است. افزون بر این، گویشهای شرقی ایران مانند گویشهای پامیری، یغنابی، شغنی، وخی، اورموری، روشنی، برتنگی، اشکاشمی، یزغلامی، پراچی، یدغا و مونجی در آن سوی مرزهای ایران در ایالت کوهستانی بدخشان در تاجیکستان و افغانستان پخش شدهاند و لهجههای گوناگون پشتو در افغانستان و پاکستان و کشمیر و پنجاب و سند. همچنین گویش ایرانی «سریکلی» که در ایالت سین کیان (در شمال غربی چین) تکلم میشود. همچنین، آسی/ اوستی (Ossetī) در بخشهای مرکزی قفقاز در استیا، شامل دو گویش ایرونی یا آسی شرقی و دیگوری یا آسی غربی. گویشوران این زبان در اوستیای شمالی، آلان، استیای جنوبی و بخشی نیز در ترکیه و مجارستان ساکناند. از آنجا که هرودوت سرزمین آسیها را آسیا نامید این نام بعدها به سراسر قارۀ آسیا تسری داده شد. لازم به یادآوری است که افزون بر زبانهای ایرانی نظیر کردی، بلوچی و لری و غیره، زبانهای ترکی و عربی نیز که از سوی گروه بسیاری از هممیهنان ایرانی تکلم میشود، موجب غنای فرهنگی و علمی زبانهای ایرانی بوده و همواره به ارزش زبانهای ایرانی افزوده است. در واقع زبان فارسی بهعنوان زبان رسمی به منزلۀ یکی از عوامل و عناصر اتحاد و یگانگی میان همۀ ایرانیان تلقی میشود. این زبان از چنان گنجینۀ فرهنگی، ادبی و علمی سترگی برخوردار است که از دیرباز همۀ ایرانیان را به هم پیوند داده است و هیچ عاملی توان جدایی آنها را از یکدیگر نداشته است.
به همین سبب امروزه بر این باوریم که زبان فارسی تنها متعلق به ایرانیان نیست بلکه میراث مشترک ملتهای مشرقزمین است. این میراث متعلق به مردم ایران، هند، پاکستان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه و اقوام متعددی است که طی سدهها اندیشههای فلسفی، و عواطف و احساسات ادبی خود را بهوسیلۀ آن پرورش داده و به تکامل رساندهاند. بنابراین امروزه ابزار بسیار ارزشمندی به نام زبانهای ایرانی در اختیار ما است که با نگهبانی و پاسداری از آن میتوان تاریخ و فرهنگ و هویت خود را به جهان عرضه کنیم و بنای رفیعی از رابطه فرهنگی و دوستی میان ایران امروز و سرزمینهایی که زبانهای ایرانی در آن رواج دارد برقرار سازیم.
به همین منظور مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی برنامۀ نخستین همایش بینالمللی زبانها و گویشهای ایرانی را در سال ۱۳۹۱ بنیاد نهاد و از آن زمان تا کنون هر دو سال یکی دیگر از همایشهای زبانها و گویشها را برگزار کرده است و اینک ششمین همایش ملّی زبانها و گویشهای ایران را برگزار میکند. دستاوردهای این شش همایش یکی انتشار پنج دوره مجموعۀ سخنرانیهایی است که از سوی استادان و پژوهشگران زبانهای ایرانی ارائه شده و به لطف الهی و همت ریاست محترم مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی و همکاران سختکوش بخش انتشارات مرکز، تا کنون چاپ شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است. دودیگر آشنایی دانشجویان و جوانان جستوجوگر با مبانی زبانهای ایرانی طی برپایی همایش از طریق آشنایی با استادان و پژوهشگران زبانهای ایرانی است. سهدیگر این که پس از اجرای نخستین همایش زبانها و گویشهای ایرانی، دبیرخانۀ دائمی زبانها و گویشها در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی گشایش یافت و در پی آن با عنایت ریاست محترم مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی و همت همکاران دبیرخانۀ همایش هر دوسال یکبار مقدمات برپایی همایش زبانها و گویشهای ایران تدارک داده شده است. در سال ۱۴۰۰ نیز مقدمات برگزاری ششمین همایش ملی زبانها و گویشهای ایران (گذشته و حال) با همکاری انجمن علمی ایرانشناسی ایران در دبیرخانۀ همایش فراهم شد. اعلان فراخوان همایش، با استقبال گرم و پیگیر استادان و دانشجویان ارجمند مواجه شد. رویهمرفته تعداد هفتادوپنج چکیدۀ مقالات به دبیرخانۀ همایش واصل شد که پس از داوری اولیه، تعداد چهلوپنج چکیدۀ مقاله با محورهای همایش مربوط شناخته شد. دبیرخانۀ همایش سپس از نویسندگان مقالات درخواست کرد تا برای ارائۀ گزارشی از مقالۀ خود حضور به هم رسانند. بدیهی است پس از دریافت اصل مقالات و داوری آنها نسبت به چاپ و انتشار مجموعۀ مقالات ششمین همایش در اواخر تابستان ۱۴۰۲ اقدام خواهد شد.»
در این همایش یک روزه، بیستونه سخنرانی در چهار نشست ایراد شد که برجستهترینهایشان، مجدالدّین کیوانی، نصرالله پورجوادی، علیاشرف صادقی، اصغر دادبه، امید طبیبزاده، مزدک انوشه و آرش اکبری مفاخر بودند.