ثبت ملی بافت تاریخی شیراز، مقدمه‌ای برای جهانی شدن

  • 30 مرداد 1402 - 8:48
ثبت ملی بافت تاریخی شیراز، مقدمه‌ای برای جهانی شدن

علیرضا عسکری‌چاوردی، باستان‌شناس و استاد دانشگاه شیراز

ثبت شهر تاریخی شیراز در فهرست میراث ملی کشور در حقیقت ثبت فرهنگ، هنر، معنویات، مقدسات و ارزش‌های مردم شیراز است. شیراز فراتر از کالبد ساختاری و سازه‌ای آن، میراثی معنوی است که برای شناخت و درک آن باید کالبد ساختاری و معماری و شهرسازی آن حفظ شود.

عسکری چاوردی باستان‌شناس و استاد دانشگاه شیراز در یادداشتی نوشت: ثبت بافت تاریخی شیراز در فهرست میراث ملی کشور بی‌گمان شایسته قدردانی است زیرا مقدمه‌ای برای ثبت جهانی آن فراهم شد.

ثبت شهر تاریخی شیراز در فهرست میراث ملی کشور در حقیقت ثبت فرهنگ، هنر، معنویات، مقدسات و ارزش‌های مردم شیراز است. شیراز فراتر از کالبد ساختاری و سازه‌ای آن، میراثی معنوی است که برای شناخت و درک آن باید کالبد ساختاری و معماری و شهرسازی آن حفظ شود زیرا این شهر بی‌همتا، الگوی تاریخ هنر و معماری جهان است.

بافت تاریخی شهر شیراز مجموعه‌ای مفهومی، اعتقادی، عبادی و هویتی است که بخشی از عناصر مذهبی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی در آن نهادینه شده است.

نهادهای سیاسی، حاکمیتی و مذهبی در آنجا شکل گرفته است و تمام آنها در طی تاریخ  بر هنر، ادبیات و مذهب تاریخ ایران تاثیر گذار بوده‌اند. شیراز خود میراث‌دار شهرهای باستانی است و از طرفی مامن و خاستگاه هنر، مذهب و ادبیات ایران عصر اسلامی است. لذا با درک مفهوم شکل‌گیری نهادینه شدن نهادهای قانونی، مذهبی، شرعی و سنّت‌های ایرانی، اسلامی و شیرازی بزرگترین اقدام مهم برای این شهر تاریخی ثبت ملی بود که خوشبختانه محقق شد تا در پناه قانون، حقوق فرهنگی و ظرفیت‌های تاریخی این شهر زیبا و ارزشمند محفوظ و مصون بماند و این ارزش‌ها در مسیر توسعه پایدار میراث‌فرهنگی و گردشگری بکار گرفته شود.

بافت تاریخی شیراز همانند بافت‌های تاریخی بسیاری از شهرهای کهن ایران زمین و سایر تمدن‌های گذشته در این جهان پهناور، اهمیت تاریخی، فرهنگی، مذهبی و هویتی دارد. در مسئله حفاظت و حراست از بافت‌های تاریخی شهرهای کهن جهان تردید و شک وجود ندارد. اینکه بافت تاریخی شهر شیراز مرتبط با یک مجموعه بزرگ اعتقادی و مذهبی نظیر مسجد عتیق شیراز، احمد بن موسی (ع)، سید علاء‌الدین حسین، مدرسه فلسفی ملاصدرا و …. شکل گرفته است و با توجه به اینکه این شهر شهره به حافظ و سعدی است جایگاه آن را برای کشور ایران متمایز می‌کند لذا بدیهی است هر نوع برنامه توسعه در آن باید با  دقت و ظرافت انجام شود و هر نوع دیدگاه توسعه‌ای باید در چارچوب توسعه پایدار میراث‌فرهنگی برای این شهر برنامه‌ریزی شود.  

شهر شیراز حداقل طی یک هزاره و نیم بخشی از تاریخ ایران عصر اسلامی را رقم زده است. نقش این شهر تاریخی در مذهب، ادبیات و فلسفه شهره آسیا و جهان مدرن است. این شهر میراث‌دار و یادگار شهرهای پارسه، استخر، بیشاپور، شهر اردشیرخوره، گور فیروزآباد و دارابگرد است. این شهر جانشین تخت جمشید است و میراث بزرگی از آیین‌ها و میراث معنوی عصر باستان را در خود جای داده است. با نام و نشان این شهر در کتب تاریخی از  دوره های صفاری، سلجوقی، غزنوی، ایلخانی، آل مظفر، تیموری، صفوی، زندیه و قاجاریه و… آشنا هستیم.  

برای تحقق آرمان‌های تاریخی شهر شیراز  باید مطالعات باستان‌شناسی شهری آغاز شود، اینکه شهر شیراز چگونه شکل گرفته است چه بخش هایی از آن لازم است کاوش شود، چگونه می‌توان اهداف و ایده‌های شکل‌گیری حرم احمد بن موسی (ع) را با مجموعه‌های وابسته به آن برای نسل امروز معنا بخشید، درک بصری و مفهومی الگوهای توسعه پایدار میراث‌فرهنگی در سومین حرم اهل بیت چگونه و با اتکا به کدام میراث قابل تبیین است، سایت موزه‌های شهری پیرامون حرم چگونه می‌تواند به درک مفهوم تاریخی و تقدس حرمین کمک کند، انسجام و اصالت بین عناصر وابسته به‌هم در محدوده بافت تاریخی شهر شیراز چگونه قابل تعریف و اجراست. احیای خانه‌های فرسوده با همان سبک و سیاق تاریخی با چه نوع کاربری‌هایی می‌تواند ما را به هویت تاریخی پایدار در جهان ناپایدار امروز برساند.  

با مطالعه و تشخیص می‌توان برای توسعه با هدف خدمت  به مردم به سرعت گام برداشت. از مرحله ثبت ملی باید به ثبت میراث جهانی شهر شیراز برسیم زیرا شیراز شایسته ثبت جهانی است. پس از ثبت ملی که مسئله توسعه پایدار شهر شیراز با رویکرد گردشگری مذهبی و فرهنگی می‌تواند نهادینه شود و از آن به عنوان یک ثروت فرهنگی‌تاریخی برای همه مردم مورد بهره‌برداری قرار گیرد.

راه‌های رسیدن به ثروت، ساخت و سازهای بی‌رویه، ساخت خیابان‌های متعدد، تغییر کاربری‌های غیر مرتبط و فروش نیست. راه‌های رسیدن به ثروت در شهرهای تاریخی ثبت جهانی و توسعه پایدار میراث‌فرهنگی و گردشگری است. این گنجینه بی‌نظیر  زمانی قابل درک و فهم معاصر است که به روزگار شهرهای آسیایی یعنی زمانی که آسیا جهان بود رجوع کنیم.

رقیب شیراز سمرقند و بخارا، هرات و غزنه، تبریز و اصفهان و مشهد بود، شهرهایی که روزگاری پایتخت‌های مکاتب هنری فرهنگی جهان اسلام بودند و امروز هم شیراز شهره آفاق و انفاس است. شیراز و مردم شهر شیراز یک شهر ویژه در دید مردم  ایران، آسیا و جهان است.

ظرفیت‌های تاریخی، مذهبی، طبیعی و سلامت در شهر شیراز برای توسعه پایدار گردشگری و ایجاد فرصت‌های بزرگ گردشگری برای همه مردم ایران و جهان مناسب و کافی است.

در طرح آمایش سرزمین این شهر باید کارکرد گردشگری ویژه دیده شود و برای آن برنامه‌ریزی کرد. باغ‌ها و خانه‌های زیبای شیراز، گنبدهای فیروزه‌ای و سردرهای زیبای سرتاسر مزین کاشی‌کاری شده در هر گوشه این شهر هویداست، در آن گوشه شهر از تشرف معنوی دارالمصحف و حرم بیرون می‌آیید و به سعدی و حافظ می‌روید.

اگر فرصت داشته باشید به تخت جمشید و پاسارگاد می‌روید و از ویرانه‌های شهرهای کهن ایران زمین شهر گور و بیشابور و دارابگرد بازدید می‌کنید. در کجای این جهان هستی با این همه تاریخ و تمدن مواجه می‌شویم که این چنین ایرانیان را به شوق حیات هستی سرمست و زنده نگاه دارد.

به واقعیت باید فارس و شیراز در تمام برنامه‌های توسعه پایدار با رویکرد گردشگری ویژه منطقه هخامنشی ( پارسه- پاسارگاد)، منطقه ویژه ساسانی فارس( فیروزآباد، بیشاپور، سروستان و دارابگرد) و منطقه ویژه بافت تاریخی شیراز به عنوان شیرازه فرهنگ و هنر تمدن ایران زمین و سومین حرم اهل بیت (ع) در راس برنامه آمایش سرزمین ایران قرار گیرد تا بتوان به عظمت ارزش‌های جغرافیای تاریخ و تمدن ایران زمین پی برد و برای تولید ثروت فرهنگی و معنوی گام‌های بلند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای این شهر تاریخی برنامه‌ریزی کرد.  

دیدگاه