تاریخ استان فارس هیچگاه ایستادگی و استواری نصرتالله امینی را فراموش نمیکند، مردی که در سال ۱۳۵۸ استاندار فارس بود و تختجمشید را از گزند تهدید و خسران تخریب نجات داد و نام و فرجام نیک از خود باقی گذاشت.
حالا و بعد از گذشت چهار دهه از آن روزها، کسی استاندار فارس است که در زمان او کمربندها را برای تهدید و تخریب بافت تاریخی شیراز محکم کردهاند و در همین اوضاع نگرانکننده، مدیران میراث فرهنگی به دلیل اینکه «مرد جوانی از دختر مورد علاقهاش در حافظیه خواستگاری کرده» بازداشت میشوند.
درست در همان روزی که سیدموید محسننژاد، مدیرکل میراثفرهنگی و زهره ادهمی، مدیر حافظیه به دلیل انتشار فیلم این خواستگاری با برخورد قضایی مواجه شدند، محمدهادی ایمانیه استاندار فارس علیه این دو مدیرسخن راند و کم هم نگذاشت. سخنان استاندار فارس به قدری نامناسب بود که علی دارابی، قائم مقام وزیر میراث فرهنگی را هم به واکنش وا داشت: «حیرت و افسوس نوع موضعگیرى و سخنان و رفتار استاندار فارس و از آن بدتر اقدام دادستانى شیراز در جلب و بازداشت مدیرکل میراث فرهنگى، گردشگرى و صنایع دستى استان و مدیر مجموعه تاریخى حافظیه است.»
حافظیه شیراز در نوروز امسال بیشترین بازدید را در بین مواریث فرهنگی در سراسر کشور داشته و مدیرش به عنوان مدیر نمونه انتخاب شده. استاندار فارس اینها را به خوبی میدانسته؛ پس چرا خواسته مدیر حافظیه و مدیرکل میراثفرهنگی فارس در ماجرایی که هیچ نقشی نداشتهاند با برخورد دادستانی مواجه شوند؟ اگر قرار باشد به دلیل رفتار یک گردشگر در مجموعههای میراثی، مدیران میراثفرهنگی که نقشی در رفتار گردشگران ندارند، با برآشفتگی و برافروختگی مواجه شوند، پرسش این است در ماجرای تیراندازی پارسال در حرم شاهچراغ که شماری از هموطنان جانشان را از دست دادند، چرا تولیت این آستانه مورد خشم و غیظ استاندار فارس و سایر تصمیمگیران قرار نگرفته و بازداشت نشد؟
چرا کسانی که میخواهند بافت تاریخی شیراز را تخریب کنند، مورد خشم و غیظ قرار نمیگیرند؟ مدیران فارس میدانند این رفتارهای دوگانه چه برآمد و پیامدهایی داشته و دارد؟
استاندار فارس علاوه بر پاسخ به این پرسشها، بگوید چرا جشنواره اقوام ایرانی که قرار بود پارسال در شیراز برگزار شود، با خشم و غیظ مواجه شد و برگزار نشد؟ مگر حضور اقوام ایرانی در کنار هم که به تقویت همبستگی ملی میانجامد، چه مشکلی داشت؟