باستان‌شناسی؛ بازسازی فرهنگ مردمان گذشته

  • 12 خرداد 1401 - 9:38
باستان‌شناسی؛ بازسازی فرهنگ مردمان گذشته

الهام فرنام، باستان‌شناس و پژوهشگر انسان‌شناسی جسمانی

 با آن­که­ دانش باستانشناسی در جهان قدمتی کمتر از دویست سال دارد اما حفاری آثار قدیمی از هزاران سال قبل با هدفی کاملا متفاوت رواج داشته است. حفاری و جستجوی خرابه­ها برای یافتن طلا و نقره در آداب و رسوم و ادبیات و ضرب المثل­ها و حتی احکام دینی ما نفوذ کرده است. با وجودی که توجه و حس کنجکاوی و علاقه به آثار گذشتگان در ابتدا بسیار مفید واقع شد و اطلاعات زیادی در مورد تمدن های باستانی در اختیار بشرامروزی قرار داد ولی به تدریح با ارزش یافتن آثار عتیقه، از مسیر اصلی خویش منحرف شد و در مجرای زیان­بخش جمع آوری عتیقه و یافتن گنج قرار گرفت. گسترش حفاری­ها بدون در نظرگرفتن ضوابط باستانشناختی و تجارت آثار مکشوفه در این حفاری­ها که عموما با وجودی که ارزش تجارتی داشتند ولی هویت اصلی آنها از نظر قدمت و تعلق آنها به تمدن و دوره مشخص ، دستخوش اضطراب قرار گرفته بود، زیان های جبران ناپذیری به محوطه های باستانی در سراسر جهان وارد آورد.

در اواخر قرن نوزدهم میلادی که توجه به اماکن تاریخی و کاوش آنها شدت گرفت، هدف اولیه یافتن اشیا به عنوان “گنج” برای تکمیل مجموعه­های خصوصی بود. تا اینکه از اوایل قرن بیستم موضوع “علم باستانشناسی” مطرح شد و توجه به فرهنگ وتمدن گذشته برای مطالعه سرگذشت انسان­ها و پی بردن به شیوه­های زندگی آنان از روی یافته­های باستانی به جامانده از آنان شکل گرفت. از این زمان دیگر هرگز یافتن اشیا با هدف و انگیزه پیدا کردن گنج نبود بلکه باستانشناسی با مطالعه دقیق در ذره ذره و لایه لایه خاک توانست تاریخ، فرهنگ، تمدن، شیوه زندگی، باورها و اعتقادات، پیشرفت­های صنعتی، دادوستد و بسیاری از نقاط تاریک جوامع انسانی گذشته را تدوین نماید. به این ترتیب  استخوان­های دفن شده کودکی  نوپا در یک غار دوره فراپارینه سنگی متعلق به پانزده هزارسال قبل، یک دانه گندم اهلی سوخته در یک محوطه نوسنگی مربوط به ده هزار سال قبل، یک تکه شکسته سفال منقوش چر­خ­ساز در یک کارگاه سفال­گری دوران مس سنگی مربوط به پنج هزار سال قبل، یک سرپیکان مفرغی چهارهزارساله باقیمانده درقفسه سینه یک اسکلت در یک گورستان عصر مفرغ، بقایای استخوان­های کامل یک اسب تدفین شده سه هزارساله در یک گورستان عصرآهن، همه و همه، علاوه برآنکه رمز و رازها و سرگذشت انسان های گذشته را بازگو می­نمایند، هزاران پرسش جدید را پیش روی باستان­شناسان قرار می­دهند.

 حفاری­های قاچاق و یا مخفیانه وتجارتی که بدون روش صحیح علمی و به منظور جمع­آوری عتیقه انچام می­­گیرد، خسارت جبران ناپذیری به آثار باستانی وارد می­کند. چرا که در این حفاری­ها، اساس و بنیان طبقه­بندی لایه­های باستانی و ارتباط یافته­ها با این لایه ها و با یکدیگرکه از اصول اولیه دانش باستان­شناسی است، در اثر کندوکاوها مضطرب شده و متاسفانه برگرداندن آن­ها به نظم و ترتیب اولیه هرگز امکان پذیر نیست. باید توجه داشت که آثار و محوطه­های باستانی با گذشت زمان و در طول هزاران سال، لایه لایه بر روی هم قرار گرفته و تشکیل می­گردند. در اثر حفاری های غیرعلمی و ناشیانه بدون شناخت این لایه­های باستانی و مستندنگاری آنها توسط عده­ای که فقط توجه به یافتن اشیا دارند، نه­تنها منجر به از بین رفتن نظم و ترتیب لایه­های باستانی می­شود، بلکه مدارک دیگری را که جنبه تجاری ندارند همچون قطعات سفال، استخوان­های انسانی و جانوری، دانه­های گیاهی، ابزارهای سنگی، بقایای معماری، مهرها و اثر مهرها و ده­ها مدرک و یافته باستانی تخریب نموده و از بین می­برند و با از بین رفتن آن­ها مدارک و شواهدی که بدون شک در هنگام کاوش­های اصولی و علمی می­توانستند گوشه­ای از تاریخ  و فرهنگ غنی گذشته این کشور را روشن نمایند، محو شده و برای همیشه نابود می­گردند. ذکر این نکته ضروری است که که امروزه در علم باستانشناسی اشیا باستانی فقط در صورتی ارزش علمی دارند که هویت آن­ها از نظر حفاری و  قرارگیری آن­ها درلایه های  باستانی روشن و محرز باشد. به عبارت دیگر اشیا باستانی بدون هویت با وجودی که ممکن است از نظر هنری یا تجاری ارزش داشته باشند ولی نمی­توانند به عنوان مدارک اصیل و مستند در تحقیقات علمی مورد استناد پژوهشگران قرار گیرند.

اخیراً جمعی از نمایندگان بی‌اطلاع از مبانی علم باستان‌شناسی مجلس شورای اسلامی بدون مشورت  با هیچیک از نهادهای رسمی باستان‌شناسی کشور طرحی  با عنوان “استفادۀ بهینه از اشیاء باستانی و گنج‌ها” تدوین نموده اند که در آن فرآیند کاملا تخصصی کاوش محوطه های باستانی به افراد بدون صلاحیت صرفا با گذراندن یک دوره آموزشی کوتاه مدت واگذار شود و سپس امکان فروش مواد فرهنگی تحت عنوان واژه “گنج” در داخل و خارج از کشور تحت عنوان واژه “ارزآوری” را فراهم نماید.گذشته از آن که میراث فرهنگی یک کشور که بیانگر هویت ملی مردم آن کشور است به هیچ قیمتی قابل فروش نیست، باید بدانیم که باستان‌شناسان فعال در حوزۀ کاوش‌های میدانی در ایران نه تنها ملزم به تحصیل در رشتۀ باستان‌شناسی به مدت حداقل ۱۱ سال (تا اخذ مدرک دکتری) هستند بلکه سال‌ها در هیأت‌های باستان‌شناسی به کسب تجربه می‌پردازند. مجوز کاوش محوطه های باستانی  توسط پژوهشکدۀ باستان­‌شناسی به عنوان تنها نهاد واجد صلاحیت در صدور مجوز قانونی کاوش، پس از جلسات شورای تخصصی در حضور متخصصان نامدار هر حوزه به باستان شناسان واجد صلاحیت، داده می شود و باستان شناس نیز موظف به ارائه و انتشار مستندات ویافته های پژوهشی خود  شامل نحوۀ کشف، لایه‌ای که اشیاء از آن‌ها به دست آمده، رابطۀ اشیاء باستانی با یکدیگر، استاندارهای کاوش، ثبت و ضبط دقیق، مطالعات علمی و آزمایشگاهی روی اشیا می­گردد که بدیهی است تنها از عهدۀ باستان‌شناسان متخصص و باتجربه با صرف وقت و هزینه فراوان برخواهد آمد نه هر فردی که در دوره‌ یادشده شرکت کرده باشد. دریک کلام، برخلاف تصور غلط رایج، هدف باستان‌شناسی گنج‌یابی! نیست، بلکه هدف اصلی بازسازی فرهنگ مردمان گذشته است که ما میراث دار آن هستیم و باستان شناس نیز گنج یاب یا فروشنده اشیا عتیقه نیست  بلکه پاسدار میراث و فرهنگ این مرز و بوم است.

دیدگاه