سعید نظری، سخنگو و عضو هیات رییسه شورای شهر شیراز با اشاره به اینکه “دامنه تاثیرگذاری متقابل شیراز و صدرا بر هیچکس پوشیده نیست”، گفت: باید با جمعبندی مزایا و البته آسیبهای الحاق شهر صدرا به شیراز، تصمیم کارشناسی و جدی گرفته شود.
او یکشنبه ۱۳ مهر در صحن علنی شورای شهر شیراز و در نطق پیش از دستور گفت: الحاق صدرا میتواند «شیراز بزرگ» را ایجاد کند
متن نطق این عضو شورای شهر شیراز به شرح زیر است:
همچنان که از طریق رسانههای جمعی همگان با خبر شدیم، حوزه مدیریت شهری شهر صدرا چند ماهیست در تب و تاب برخی چالشها میسوزد و اخیرا همکاران گرامی عضو شورای اسلامی این شهر با انتشار نامهای مشترک طرح پیشنهاد الحاق شهر صدرا به کلانشهر شیراز را مطرح کردند.
این پیشنهاد با توجه به سکونت جمعیت قابل توجهی از شهروندان در شهر صدرا که مناسبات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود را روزانه در کلانشهر شیراز دنبال میکنند، قابل تأمل است.
هرچند شهر صدرا در قالب طرح توسعه شهرهای جدید ایجاد شد اما به نظر میرسد مطالعات جامعی در حوزه تأمین زیرساختهای شهری برای اسکان چند صد هزار نفر در این منطقه در دهه ۷۰ صورت نگرفته و یا اگر مطالعاتی هم انجام شده، این مطالعه فاقد قابلیتهای آیندهپژوهی بوده و یا در عملیات عمرانی به آن بیتوجهی شده است.
در عین حال شهر صدرا با وجود قریب به ۱۳۰ هزار نفر شهروند با مشکلات و چالشهای متعددی روبرو است و آسیبهای متعدد اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی این شهر را هدف گرفته است که البته کلان شهر شیراز نمیتواند از این آسیبها در امان باشد.
بنابراین به رغم آنکه پیشنهاد اعضای شورای اسلامی شهر صدرا مبنی بر الحاق صدرا به شیراز در نگاه اول شتابزده و متاثر از حوادث اخیر در حوزه مدیریت شهری این شهر به نظر میرسد اما این پیشنهاد قابل تامل و مطالعه است.
در نظام برنامه ریزی شهری، توسعه و گسترش شهری به شکلهای مختلفی رخ میدهد؛ افزایش محدودههای شهری از طریق الحاق یک شهر یا چند روستا نمونهای از این راهکارهاست که با هدف گسترش عدالت در بهرهمندی از امکانات و خدمات شهری، افزایش مشارکت مردم در برنامه ریزی و مدیریت شهری، کارآیی و انعطاف پذیری، واقع گرایی، حفظ تعادل و توازن محیطهای شهری و حفظ ارزشهای کالبدی صورت میپذیرد.
هرچند با پذیرش الحاق صدرا به شیراز، بروز برخی آسیبها در حوزه مدیریت شهری شیراز دور از ذهن نیست اما با این الحاق میتوان «شیراز بزرگ» را تصویر کرد که باز هم با این اقدام قلب و مغز متفکر تحولات حاکم بر محدوده شیراز بزرگ، شهر شیراز است و روابط متقابل نهادهای اجتماعی و اقتصادی در بستر ساختارهای محیطی اشکال خاصی از روابط و الگوهای فعالیتی، سکونتی و سازمان فضایی را به وجود میآورد.
در سازمان فضایی شیراز بزرگ شامل (شیراز، دوکوهک، صدرا و …)، صدرا از مهمترین شهرهای موثر در این ساختار فضایی خواهد بود. وجود مراکز مهم آموزش عالی، مراکز درمانی و مجتمعهای گردشگری و باغ شهرها در پیرامون شهر صدرا از مهمترین عواملی هستند که سبب ایجاد رابطه و تعامل میان شهر شیراز و شهر صدرا میشوند و شیراز بزرگ را رقم خواهند زد.
الحاق صدرا به شیراز از دیدگاههای شاخص شهرسازی از جمله دیدگاه نومنطقهگرایی قابل بررسی است؛ در دیدگاه نو منطقهگرایی که از دهه ۱۹۹۰ در عرصه نظری ظاهر شد، با بررسی مسائل متعددی که مناطق کلانشهری با آن دست به گریبان هستند، بار دیگر بر روی ساختار نهادی منفک متمرکز شده است.
در این الگو به جای تأکید بر ساختارهای نهادی پر حجم بر «فرایندهای همکاری و مشارکت» تأکید میشود و در الگوی حکمروایی کلان شهری، توسعه اقتصادی و نقش منطقه کلان شهری در اقتصاد جهانی (با تشدید مزیتهای رقابتی آن) مورد توجه قرار میگیرد.
از این جهت دامنه تاثیرگذاری متقابل شیراز و صدرا بر هیچکس پوشیده نیست. خروج روزانه صدها شهروند صدرایی به مقصد شیراز با هدف کسب و کار و یا تأمین نیازهای روزانه و سیر بازگشت عصرانه شهروندان به سمت صدرا حاکی از تنیده شدن منافع جمعیت دو شهر در همدیگر است.
باید اذعان کنم ضعف مدیریت شهری و نبود ساختار اداری، عملیاتی و نظارتی در شهر صدرا باعث بروز چالشها و آسیبهای گسترده در حوزههای مختلف و هدر رفت منابع موجود این منطقه شده است.
فقدان ساختار متمرکز تصمیمگیری با وجود سازمان عمران و شهرداری صدرا بر عدم شفافیت در تخصیص منابع و منافع در این شهر سایه انداخته است و از طرفی بدلیل سکونت بسیاری از شهروندان شاغل شیرازی در شهر صدرا، شهرداری شیراز به ناچار مجبور است بخشی از خدمات و منابع خود را تا دروازههای صدرا بگستراند که احداث چپگرد و یا توسعه خطوط حمل و نقل ریلی و اتوبوسی و تحمیل و تحمل ترافیک سنگین در بلوارهای حسابی و میرزای شیرازی نمونهای از این اقدامات است.
همچنین برنامهریزی در حوزه حفاظت از محیط زیست شهر شیراز به دلیل نبود مدیریت یکپارچه با مشکلاتی روبرو کرده که تخلیه برخی از فاضلابهای خانگی شهر صدرا در رودخانه خشک نمونه بارزی از آن است.
بنابراین الحاق صدرا به شیراز میتواند راهکار موثری در کاهش آسیبهای منطقهای باشد و نقاط قوتی را به همراه خود داشته باشد از جمله:
۱ـ کیفیت برنامهریزی شهری و تهیه طرحهای توسعه شهری محدوده شیراز ارتقا مییابد.
۲ـ تناقضها در ضوابط و مقررات ساختمانی در صدرا و شمال غرب شیراز کاهش مییابد.
۳ـ وضعیت خدمات رسانی به شهر صدرا و حوزههای اطراف بهبود مییابد.
۴ـ به موقع با رویدادها و حوادث طبیعی احتمالی با مدیریت و فرماندهی واحد مقابله میشود.
از دیگر سو این الحاق البته نقاط ضعفی نیز دارد از جمله
۱ـ ممکن است به نیازهای واقعی مردم صدرا و غرب شیراز ناشی از نگاه ایده آلی به محدودههای شهری بی توجهی شود.
۲ـ طرح و برنامه دقیق برای الحاق دو شهر ارایه و اجرا نشود.
۳ـ برنامه ریزی متناسب با منابع موجود صورت نگیرد و زخمهای چرکین ناشی از فقدان مدیریت یکپارچه شهری دوباره سر باز کند.
۴ـ پیش ینی دقیق از اتفاقات آینده در برنامهریزیها صوزت نگیرد.
چالشها و تهدیداتی نیز میتواند این الحاق را تحت الشعاع قرار دهد از جمله اینکه
۱ـ به اهداف کیفی، عدالت اجتماعی و ارزشهای اجتماعی در پیشنهادات الحاقی توجه کافی نشود.
۲ـ تحول اثرگذار در کیفیت مدیریت شهری و تأمین خدمات و خواستهای شهروندان در صدرا رخ ندهد.
۳ـ به تامین فضاهای عمومی و خدمات شهری در بافت الحاق شده صدرا بی توجهی شود.
۴ـ بروکراسی و فساد ناشی از تعدد قوانین و تشکیلات نهادها و تداخل وظایف آنها استمرار یابد.
همچنان که تهدیدات و چالشهای الحاق بر شمرده شد، تهدیدات و چالشهایی برای عدم الحاق صدرا به شیراز نیز وجود دارد که از جمله میتوان به نابودی منابع باقی مانده در سایه ضعف مدیریت و عدم امکان نظارت مستمر و اثرگذار بر مدیریت صدرا اشاره کرد به گونهای که روزی این شهر به شیراز الحاق شود که دیگر منابعی برای مدیریت آن باقی نمانده باشد.
و یا اینکه شرایط فعلی درحوزه مدیریت شهری صدرا در دیگر دورههای آتی تکرار شده و استمرار یابد و ضمن عقب ماندگی صدرا از چرخه توسعه، نارضایتی عمومی نیز همچنان استمرار داشته باشد.
و یا اینکه شهرداری و حوزه مدیریت شهری کلانشهر شیراز همچنان مجبور باشد به منظور جبران بخشی از ضعفهای مدیریت شهری صدرا، بخش قابل توجهی از منابع خود را به خصوص در حوزه حمل و نقل و محیط زیست صرف شهر صدرا کند که عملاً با عدالت اجتماعی فاصله داشته و محدودیتهای قانونی نیز بر آن حاکم است.
بنابراین در چنین شرایطی تشکیل ساختار یکپارچه در منطقه کلان شهری به لحاظ اقتصادی برای فراهم سازی خدمات به صرفه تر است. چنین ساختاری با توسل به برنامهها و طرحهای توسعه شهری یکپارچه، کارآیی را افزایش و موجب هماهنگی در توسعه منطقهای میشود.
به اعتقاد کارشناسان حوزه مدیریت شهری وشهرسازی یکی از راههای ایجاد یکپارچگی در مدیریت، یکپارچگی در مدیریت فضاهای به هم پیوسته است. معمولاً ایجاد این یکپارچگی (یکپارچگی کالبدی – فضایی)، به یکپارچگی عملکردی، مورفولوژیکی، مدیریتی و… کمک میکند. مدیریت یکپارچه شهری سطوحی مختلفی دارد که از آن جمله میتوان به یکپارچگی عملکردی، یکپارچگی لایههای مدیریت (هماهنگی در سیاستگذاریها و برنامه ریزیها)، یکپارچگی قلمرویی (فضایی) اشاره کرد.
سه سطح فوق ارتباط مستقیم و چندگانهای با هم دارند به طوری که نمیتوان انتظار داشت یکپارچگی علمکردی در مدیریت شهری صورت گیرد، بدون این که در لایههای مدیریتی یکپارچگی وجود داشته است و یا یکپارچگی قلمروی ایجاد نشده باشد. به ویژه باید اشاره کرد که یکپارچگی عملکردی مدیریت شهری و یکپارچگی قلمروی (فضایی) شهری ارتباط تنگاتنگی با هم دارند که بدون یکی از آنها شکل گیری دیگری ممکن نیست.
بنابراین از لحاظ نظری الحاق شهر صدرا به شهر شیراز باعث افزایش هماهنگی در حوزههای اجتماعی، مدیریتی، اقتصادی، محیطی و… است.
با توانی که در مدیریت شهری شیراز قابل تصور است و با تاسیس منطقه جدیدی در صدرا میتوان بخش مهمی از شمال غرب شیراز را ساماندهی و به افزایش ضریب رفاه شهروندان کمک کرد اما با این شرط که
۱ـ دخالتهای سازمان عمران شهر صدرا پایان پذیرد و صدرا از قوانین مدیریت شهری حاکم بر دیگر شهرها تبعیت کند.
۲ـ دولت به تسریع در تهیه طرح توسعه و عمران (جامع) محدودههای الحاق شده و نیز جبران نقصهای زیرساختی که از بدو تاسیس شهر صدرا تاکنون معطل مانده، متعهد شود.
۳ـ از امکانات کالبدی و خدمات موجود دو شهر برای تأمین نیازهای ساکنان دو شهر استفاده شود.
۴- منابع انسانی، مکانیکی و فیزیکی موجود در شهر صدرا در قالب منطقه فعلی یا جدید شهرداری شیراز استفاده شود.
۵ـ همگراییها و تعاملات در جهت بی اثر کردن ناهماهنگیها در قوانین و دستگاههای خدمات رسان در قالب کمیته الحاق افزایش یابد.
۶ـ مشارکت و در خواستهای محلی مردم شهر صدرا در تصمیم گیریها و برنامه ریزیها به رسمیت شناخته شود.
۷ـ طرح دقیق و مرحله بندی شده برای الحاق دو شهر با هدف تعین تکلیف اراضی فریز شده بین صدرا و منطقه ده شهرداری شیراز تهیده شده تا هم پدیده زمین خواری و فساد در منطقه کاهش یابد و هم مدیریت شهری با شفافیت کامل بتواند در منطقه حاکم شود.
لذا شایسته است در شرایط کنونی با جمعبندی جمیع تهدیدات، آسیبها و صد البته مزایا موضوع الحاق شهر صدرا جدی گرفته شده و در کارگروههایی با حضور کارشناسان دستگاههای متولی، مقدمات مطالعات این الحاق آغاز شود.
در پایان اجازه میخواهم به نکته دیگری در خصوص وضعیت بخشی از سرمایه انسانی که در سالیان اخیر جذب شهرداری شیراز شده اند، عرض کنم و از شهردار محترم بخواهم با عنایت به توان علمی و تخصصی که در این عزیزان وجود دارد، به این ظرفیت بزرگ در راستای جوان سازی بدنه مدیریتی و کارشناسی شهرداری بیش از پیش توجه کند.
این جوانان بدنه کارشناسی و مدیریتی شهرداری شیراز را در آینده نزدیک تشکیل خواهند داد و اگر از آنها غافل شویم و در انتقال تجارب و اطلاعات به آنان خست به خرج دهیم و همچون طفیلی با آنان برخورد شود، بزودی با بدنه ناکارامد در شهرداری شیراز روبرو خواهیم شد.