کوی نوبهار نماد هم‌زیستی پیروان ادیان الهی در شیراز

  • 06 بهمن 1399 - 13:55
کوی نوبهار نماد هم‌زیستی پیروان ادیان الهی در شیراز

میانه‌ی خیابان زند بزرگ، کوچه‌ایست که آن را نمادی بارز از زندگی مسالمت‌آمیز و تعاملات عمیق پیروان ادیان مختلف الهی در شیراز، به عنوان پایتخت فرهنگ ایران زمین، می‌دانند؛ نمادی که از گذشته تا امروز، نقطه تلاقی اندیشه‌های دینی بوده است.

کوی نوبهار، کوچه‌ای که در مسیر توسعه شهری، کارکرد خیابان پیدا کرده، به واسطه قرار گرفتن انجمن زردشتیان، کنیسه کلیمیان و کلیسای مسیحیان و مسجد مسلمانان، نقطه ثقل هم زیستی و تعاملات عمیق پیروان ادیان الهی بوده است. 

کوچه‌ای که سنگفرش شد تا گذر ماشین در آن تحت الشعاع عابران پیاده قرار گرفته و کمرنگ شود؛ کوچه‌ای که گذر ادیان هم خواند می‌شود، اما کمتر شهروندی در شیراز آن را به این نام می‌شناسد؛ گروهی آن را به نوبهار می‌شناسند و پیرترها، آن را به نام سینما آریانا می‌شناسند، سینمایی که بعد از انقلاب تعطیل شد و تعطیل ماند که ماند. زمانی هم به کوچه کتابفروشی کیوان شهرت یافت و بعدها به دلیل قرار داشتن دفتر روزنامه اطلاعات و خانه مطبوعات و اداره کتابخانه‌های عمومی شیراز، به مرکزی برای عبور و مرور اهالی فرهنگ و هنر بدل شد، ادیبانی که شناختشان از این گذر ردی در سطور “سووشون” سیمین دانشور داشت یا اهالی هنر هفتم که با آن از “مدار صفر درجه” حسن فتحی آشنا شده بودند.

به گزارش ایسنا، از سمت خیابان زند بزرگ (کریمخان زند) در ابتدای کوی نوبهار یا گذر ادیان شیراز، طبقه دوم ساختمانی قدیمی به انجمن زردشتیان اختصاص دارد و در میانه این کوی، سمتی کنیسه‌ای با درهای دو لنگه سبزرنگ و سمت دیگر کلیسایی با درب‌های دروازه‌ای بزرگ و سبز رنگ قرار دارد و در انتهای آن، همجوار بیمارستان مسلمین، مسجد خیرات قد افراشته است.

نام مسجد خیرات و چهارراهی که در ابتدای خیابان خیام از سمت زند باریک، به همین نام شهره است را گویا از قناتی گرفته‌اند که آب آن مختص خیرات بوده و حالا اما کمتر کسی به اصالت و ریشه این نام‌ها توجهی دارد و بیشتر این محدوده را به واسطه فروشگاه‌های کفش و کیف و … می‌شناسند.

به گزارش ایسنا، شهرداری شیراز اما از زمانی که دید اهالی پایتخت به خیابان سی تیرشان لقب گذر ادیان دادند، به تقلید از هم قطاران تهرانی خود، کوچه نوبهار را گذر ادیان نامید؛ که بی‌راه هم نیست. در هر دو، چه تهرانی و چه شیرازی، هم کنیسه وجود دارد، هم کلیسا، هم آتشکده و هم مسجد؛ چهار دین در یک گذر گرد هم آمده‌اند.

در تهران چهار دین داخل یک خیابان و در شیراز جمع جورتر، درون یک معبر که حالا نه کوچه است و نه خیابان، محلی که قطعا برای پیروان چهار دین الهی، مقدس است و ارزشمند.

گذر ادیان شیراز، در اصلی‌ترین معبر این شهر قرار گرفته و یک سمت به بافت قدیمی و سمتی به بافت جدید شهری متصل شده است، گذری که هنوز و با وجود رشد آپارتمان‌ها و شدت تردد سواره، به واسطه خانه‌های قدیمی و باغ و باغچه‌های باقیمانده در این محدوده، هوایی مطلوبتر دارد. 

به گزارش ایسنا و براساس آنچه در پیشینه تاریخی شیراز آمده، این شهر از دیرباز، مسیر تردد کاروان‌های تجاری و تجار با قومیت‌ها، نژادها و ملیت‌های مختلف بوده که بعضی از آنان در همین دیار هم ساکن شده‌اند؛ مردمانی که به واسطه دین و مسلک، هر یک پایگاهی مذهبی نیز برای خود ایجاد کرده و در کنار تجارت به عقاید دینی و معنوی خود نیز توجه داشته‌اند.

همزیستی اهالی اقوام و ادیان مختلف در شیراز، محدود به همین گذر نیست که محدوده‌های مختلفی از بافت شهر راز، محل سکونت و کار و فعالیت پیروان کیش‌ و آئین‌های مختلف دینی بوده و این شاید ریشه‌ای هم در غریب نوازی و خونگرمی مردمان شیراز داشته باشد.

همنشینی و مراوده و تعامل شیرازی‌ها با ادیان و عقاید مختلف ریشه‌ای تاریخی دارد، تاریخ را که برگ بزنیم، مشاهده خواهیم کرد که امیر عضدالدوله دیلمی هم در قرن چهارم هجری، شخصی مسیحی را به وزارت برگزید. این مسائل، وجود نقاطی در شهرراز که ساکنانش در شیرازی بودن هم ریشه‌اند و در مذهب و آئین، متفاوت، را بدیهی جلوه می‌دهد.

گفته می‌شود که کلیسای شمعون غیور، در جوار بیمارستانی ساخته شد که پیش از پیروزی انقلاب آن را مرسلین می‌نامیدند و بعد به مسلمین تغییر نام داد و اکنون هم به لحاظ کمی و کیفی گسترش یافته است.

آن کلیسا، مرکزی دینی برای کارکنان خارجی بیمارستان بود، مکانی دینی با معماری شرقی. این کلیسا گنبد بزرگی دارد و روی گنبد هم یک صلیب نصب شده؛ محوطه آن مملو از درختانی است که به واسطه قد بلندشان، نشان از وجود باغی در این محدوده دارد.

روبروی کلیسا، کنیسه ربیع‌زاده قرار دارد و کنار این کنیسه انجمن خیریه کلیمیان شیراز. مکانی که مرکز فعالیت‌های مختلف جمعی یهودیان ساکن شهر راز به شمار می‌رود؛ گروهی که براساس نوشته‌های تاریخی، حدود ۲۰۰ سال قبل حدود ۱۵ درصد جمعیت این شهر را تشکیل می‌دادند. پیروان یکی از آئین‌های ابراهیمی که شیرازی‌ها آنان را جود (جهود) می‌نامند، واژه‌ای نزدیک به کلمه “جوو” که در اکثر زبان‌های اروپایی به معنی یهود است.

البته در شیراز، مانند دیگر شهرهای ایران، هیچ یک از پیروان ادیان الهی، مجبور به سکونت در یک محدوده خاص نبوده‌اند؛ همانطور که امروز هم اینگونه نیست و همه به عنوان شهروند، از حقوقی برابر در انتخاب مکان زندگی و فعالیت اقتصادی، برخوردار هستند. البته در شیراز، محله‌هایی وجود داشته و دارد که اکثر ساکنان آن را پیروان دین یهود تشکیل می‌دهند، محله‌هایی که عمدتا در محدوده خیابان کریمخان زند قرار دارند. بی تردید در ایران، پیروان دین یهود، در مقایسه با بسیاری از کشورهای اروپایی، که آنان را مجبور به سکونت و کار در محله‌هایی مشخص به نام “گتو” می‌کردند؛ از آزادی بیشتر و مطلوبتری برخوردار بوده‌اند.

اما زرتشتیان. انجمن و محل برگزاری مراسمات این اقلیت مذهبی در شیراز، در ابتدای کوچه نوبهار قرار دارد. البته درب ورودی آن از خیابان است. این مکان سالن اجتماعاتی دارد و باغی درون خود؛ و درون آن باغ اتشکده‌ایست. درباره کمک‌های زرتشتیان هند به هم‌کیشان ایرانی و شیرازی خود، صحبت بسیار است ولی تا آنجا که من تحقیق کرده‌ام، بناهای این انجمن بیشتر با دهش (زرتشتی‌ها از این لغت استفاده می‌کنند) زرتشتیان ایرانی بنا شده است تا هندی.

پیش از انقلاب در مجاورت این انجمن سینما آریانا قرار داشته که در زمان خود مجهزترین سینمای شهر بوده است. ساختمان آن هنوز هم پابرجاست ولی در آن فیلمی نمایش داده نمی‌شود. میان مردم شیراز هنوز هم شایعه‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه سینما آریانا متعلق به زرتشتیان بوده، شایعه‌ای که حقیقت ندارد؛ این حرف‌ها احتمالا از آنجا نشات گرفته که زرتشتیان هند معروف به پارسیان، اقلیتی ثروتمند بوده‌اند و علاوه بر تملک کارخانه‌ها و شرکت‌های متعدد که مشهورترین‌شان شرکت “تاتا”ست، سلبریتی‌های فراوانی هم داشته‌اند، افرادی نظیر “فردی مرکوری”.

آنگونه که تاریخ نویسان نوشته‌اند، امپراتوری بریتانیا پس از تسلط بر هندوستان، از آنجا که با هندو و مسلمان آبش در یک جوی نمی‌رفت، به پارسیان هند پر و بال داد و آنان را به مناصب مهمی گماشت. خصوصا که اروپاییان از دیرباز دید خوبی نسبت به اشو زرتشت و پیروان او داشته‌اند. در آثار روشنفکران قرون ۱۷ و ۱۸، ستایش‌های فراوانی از زرتشت می‌توان یافت. در ۱۴۰ سال اخیر هم که به لطف آقایان فردریش نیچه و استنلی کوبریک، عبارت” و چنین گفت زرتشت” در میان محافل ادبی و فلسفی جا افتاده است.

به گزارش ایسنا، اکنون و در ۲۱ امین سال از ۲۱ امین قرن به حساب تقویم مسیحیان، بار دیگر از گذر ادیان شیراز نوشتیم تا شاید قدمی باشد برای تاکید بر صلح میان پیروان ادیان و همچنین برای توسعه گردشگری در شیراز! شهری که هیچ زمانی بین ساکنانش، با هر دین و مسلک و اعتقادی، جنگی نبوده است.

دیدگاه