تاریخ : پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳ Thursday, 18 April , 2024

چالش‌های حل‌نشده آموزش و پرورش در ایران

  • 31 شهریور 1396 - 21:07
چالش‌های حل‌نشده آموزش و پرورش در ایران

در آستانه آغاز سال تحصیلی مقامات آموزش و پرورش ایران درباره نابودی “ادبیات بومی” هشدار داده‌اند. آنها همچنین اعلام کرده‌اند که ۲۸۰ هزار معلم در ۱۰ سال گذشته بدون گذراندن حتی یک روز دوره آموزشی استخدام شده‌اند.

بسیاری از کارشناسان و محققین امور آموزشی بزرگترین چالش آموزش و پرورش را عدم تحصیل نیمی از دانش‌آموزان کشور به زبان مادری خود می‌دانند. به گفته آنها، این مسئله سبب افت تحصیلی دانش آموزان مناطق قومی از جمله کردستان، ترکمن‌صحرا، سیستان و بلوچستان، خوزستان، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، ارومیه، زنجان و اردبیل شده است که زبان مادری آنها فارسی نیست.

حتی مقامات رسمی کشور هم در حال حاضر از نابودی زبان و ادبیات قومی کشور سخن می‌گویند. به نوشته ایسنا، محمد سلگی، سرپرست معاونت فرهنگی وزارت ارشاد (۲۹ شهریور/۲۰ سپتامبر) هشدار داده که “ادبیات بومی در حال از بین رفتن است”.

“ادبیات بومی”، “خرده فرهنگ” یا “ادبیات محلی” اصطلاحاتی هستند که در جمهوری اسلامی ایران برای زبان و ادبیات اقوام بکار برده می‌شود.

محمد سلگی تاکید می‌کند که نباید نسبت به ادبیات بومی “تعصب توام با ستیز” داشت. او همچنین یادآور می‌شود: «ادبیات بومی باید از کودکی ترویج شود و این وظیفه‌ والدین است. متاسفانه در سال‌های اخیر و در بین اقوام مختلف تمایل به سمت دوری از ادبیات بومی دیده می‌شود.»

نگرانی آموزش و پرورش از آینده سرنوشت شاگردان

احمد عابدینی، معاون شورای عالی آموزش و پرورش ایران هم در آستانه آغاز سال تحصیلی گفت در ۱۰ سال گذشته ۳۳۰ هزار معلم بدون ضابطه جذب شدند که از میان آنان ۲۸۰ هزار معلم بدون گذراندن حتی یک روز دوره ‌آموزشی استخدام شده‌اند و کیفیت و محتوی درسی بسیار افت کرده است.

عابدینی هشدار می‌دهد که این معلمان “۳۰ سال به سرنوشت آینده فرزندان کشور حاکم خواهند بود و آموزشی که خود ندارند را می‌خواهند به دیگران انتقال دهند”. این مقام آموزش و پرورش اعتراف کرده است که اغلب افراد استخدام شده با فشار نمایندگان مجلس جذب وزارتخانه آموزش و پرورش شده‌اند. او درخواست کرده است، مجلس در استخدام معلمان دخالتی نکند.

معیارهای پرسش‌برانگیز استخدام معلم

لیلا زوری مدرس سابق دانشگاه در ایران که اکنون در آلمان به عنوان معلم استخدام شده ضمن مقایسه نحوه استخدامی معلمان در ایران و آلمان به دویچه وله می گوید: «من در ایران و آلمان در نهاد آموزش و پرورش استخدام شدم و در ایران دو بار مصاحبه شدم. بار اول در دوره رفسنجانی در سال ۱۳۷۱ و نوبت دوم در سال ۱۳۷۷ مصاحبه شدم. در این مصاحبه‌ها به جای حرفه و تخصص من بیشتر پرسش‌های عقیدتی-سیاسی و خصوصی طرح کردند که اصلا ارتباطی به شغلم نداشت. برخلاف آن در مصاحبه استخدامی آلمان  پرسش‌ها جنبه تخصصی داشته‌اند و هیچ سئوال عقیدتی و یا سیاسی مطرح نکرده‌اند.»

از طرفی شیوه‌نامه‌ای از سوی مرکز برنامه‌ریزی نیروی منابع انسانی و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش منتشر شده است که طبق پیش‌شرط‌های جدید آموزش و پرورش، داوطلبان شغل معلمی که لهجه غلیظ بومی و غیرفارسی داشته باشند، نمی‌توانند استخدام شوند. منتقدان از جمله لیلا زوری این شیوه‌نامه را “نژادپرستانه” دانسته‌اند و این گونه روش‌ها را با شیوه‌های علمی مغایر می‌دانند.

این مدرس سابق دانشگاه یادآور می‌شود که اگر یک ایرانی بخواهد در آموزش و پرورش آلمان با این شرط استخدام شود به عنوان یک “جنجال نژادپرستانه” با این مسئله برخورد خواهد شد. خانم زوری تاکید می‌کند، در ایران معلمان سنی مذهب را هم کمتر استخدام می‌کنند و بسیاری از این افراد در مصاحبه‌ها قبول نمی‌شوند. اما در آلمان درباره مذهب معلمان پرسشی نمی‌شود.

وعده‌ روحانی  درباره تدریس زبان مادری

از طرفی تدریس به زبان مادری در مدارس کشور یکی از وعده‌های اصلی روحانی برای اقوام بود که تابه‌حال عملی نشده است. در بند سوم بیانیه شماره ۳ روحانی تاکید شده که هر قومیتی می‌تواند با زبان مادری خود تحصیل کند.

تحصیل به زبان مادری در اصل خواست نیمی از دانش‌آموزان کشور است و آموزش و پرورش با اجرای قانون اساسی می‌تواند این مشکل را حل کند.

دولت با اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی می‌تواند جلوی افت تحصیلی در مناطق قومی را هم بگیرد. اما آیا اداره آموزش و پرورش از این مشکل شناختی دارد؟

“۷۰ درصد از دانش‌آموزان دوزبانه هستند”

حمید‌رضا حاجی‌بابایی، وزیر آموزش و پرورش سابق در دوره احمدی نژاد می​‌گوید: «۷۰ درصد دانش‌آموزان در سراسر کشور دو زبانه بوده و پس از ورود به کلاس اول و گذراندن یک سال تحصیلی هنوز زبان مادری آنها به فارسی تبدیل نشده است، این گونه دانش‌آموزان چگونه می‌توانند با دانش‌آموزانی رقابت کنند که در تهران تحصیل می‌کنند؟»

وزیر آموزش و پرورش سابق همچنین تاکید می‌کند: «دانش‌آموزی که در کلاس اول با این افت تحصیلی مواجه شود تا آخر نیز نمی‌تواند موفق باشد.»

علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش سابق دولت روحانی، حتی در روزهای نخست آغاز کار خود به صراحت گفته بود: «ما باید اصل ۱۵ را اجرا کنیم. یک سری برنامه‌ریزی‌ها در زمان آقای خاتمی شده که در نهایت متوقف شده‌است. باید اکنون با بررسی‌هایی دوباره این برنامه‌ها، به جریان بیافتد. تدریس زبان قومیت‌ها در مدارس اولویت من است.» این مطلب را وزیر آموزش و پرورش مطرح کرد، اما عملی نشد.

توان آموزش و پرورش در حل مشکل تحصیل به زبان مادری

اما چرا وزارت آموزش و پرورش و وزاری این نهاد علیرغم اینکه شناخت خوبی از مشکلات آموزش زبان مادری نیمی از کودکان کشور دارند، برای حل این مشکل گام برنمی​دارند؟ دویچه وله این پرسش را با شاهد علوی، معلم و عضو سابق “کانون صنفی معلمان” مطرح کرده است.

شاهد علوی در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «تصمیم‌گیرنده  درباره این سیاست وزارت و آموزش و پرورش نیست و شناخت این مشکل به این معنا نیست که آنها اراده‌ای برای حل آن دارند. مسئله زبان در ایران یک مسئله بسیار حساسی است که انگار تمامیت تعریف ایران از نظر ملی‌گرایی تک‌زبانه و تنگ‌نظرانه به آن بسته شده است. آنها نمی‌توانند و نمی‌خواهند در این راه گام بردارند، چون این متضمن بازسازی ساختار نظام آموزشی ایران است و این بازسازی ساختاری یک اراده سیاسی و یک نگاه علمی می‌خواهد که متاسفانه ما در سیستم جمهوی اسلامی آن را نمی‌بینیم.»

شاهد علوی در ادامه گفت‌و‌گوی خود از “زبان‌کشی” و “پاکسازی فرهنگی” صحبت و انتقاد می‌کند که “ما مجبور بوده‌ایم فقط به فارسی بخوانیم و بنویسیم”. این معلم سابق اما تاکید می‌کند: «جامعه مدنی ایران یک جامعه پویاست و فضای بین‌المللی هم اجازه این “زبان‌کشی” را نمی‌دهد. ولی آنها به شیوه نرم عمل می‌کنند. چه سیاست زبان‌کشی نرمی از این موثرتر که کودکان ما مجبورند فارسی درس بخوانند و با زبان مادری خود بیگانه بشوند و اینکه نداشتن لهجه باعث شانس بهتر در استخدام و کار و موفقیت تحصیل دانشگاهی بشود؟»

این کارشناس معتقد است که جمهوری اسلامی ایران اراده‌ی بازسازی نظام آموزشی و تبدیل نظام تک‌زبانه به چندزبانه در نظام آموزشی کشور را ندارد. او می‌گوید که در نهایت خانواده‌ها تشویق می‌شوند تا برای آنکه فرزندانشان دچار مشکلی نشوند در خانه فارسی حرف بزنند. به عقیده او، به این ترتیب “زبان‌کشی در چارچوب یک سیاست نرم اتفاق می‌افتد”.

دیدگاه