سحر مهرابی یکی از دانشجویانی که روز دوشنبه ۷ خرداد در دیدار با آیت الله خامنهای، رهبر انقلاب حضور داشت، خطاب به ایشان گفت: جنابعالی در برابر پرسشها، انتقادات و اعتراضات مردم چه پاسخی دارید؟
خانم مهرابی که به عنوان نماینده مدیران مسئول در شورای مرکزی ناظر بر نشریات دانشگاهی وزارت علوم در دیدار با رهبری شرکت کرده بود، به شماری از مشکلات و مسائل کشور نیز اشاره کرد:
- ایران امروز درگیر بحرانهای متعددی است؛ تشدید نابرابری سیستماتیک میان طبقات جامعه، کاهش میزان اعتماد عمومی، فروپاشی ارزشهای اخلاقی، شیوع آسیبهای اجتماعی، بحرانهای محیط زیستی، افزایش حاشیه نشینی و طرد اقلیتها و وضعیت وخیم اشتغال، تأثیر مخربی بر همبستگی اجتماعی گذاشته است.
- در داخل کشور نیز، عواملی موجب ایجاد بحران شده است. تضعیف ساختارهای قانونی از طریق ایجاد نهادهای موازی سیاسی- امنیتی، مداخلات غیرقانونی نیروهای نظامی-امنیتی در وظایف نهادهای منتخب ملت، تضییع حق انتخاب مردم با ردصلاحیت های سلیقهای و دخالتهای فراقانونی قوه قضاییه در وظایف دیگر قوا، ناخواسته نتیجهای جز تضعیف روزافزون حق حاکمیت ملت نداشته است.
- تحدید حقوق و آزادیهای شهروندی برای تشکیل انجمنهای سیاسی و سندیکاهای صنفی و سمنها، نقض حق برگزاری اجتماعات، تعرض مکرر به حق آزادی بیان، محدودسازی روزافزون حق دسترسی آزاد به اطلاعات با اعمال فیلترینگ غیرقانونی و برخورد با مطبوعات، همه و همه فضایی را به وجود آورده که اعتراض مدنی و قانونی به عنوان انتخابی ساده و ممکن از دسترس شهروندان خارج شده است.
- گزینشهای سلیقهای برای تحصیل و اشتغال، برخوردهای خلاف موازین شرعی با زنان به بهانه ارشاد آنها، نقض حق دادرسی عادلانه در خلال رسیدگی در دادگاههای ویژه و یا نقض مکرر حقوق متهمان مانند حق دفاع و یا دسترسی به وکیل خصوصاً در پروندههای سیاسی و محدودیت خودسرانه آزادی اشخاص مانند هشت سال حصر غیرقانونی، تنها نمونههایی از تعرض به حقوق اولیه انسانی است که صیانت از آن، وظیفه بدیهی هر حاکمیتی و به ویژه حاکمیت دینی است.
- وضعیت امروز کشور در زمینه عدالت اقتصادی و اجتماعی به مراتب نگران کننده تر است؛ افزایش فقر و فلاکت، فساد ساختاری، تبعیض ناروا و کاهش عامدانه سهم دولت از هزینههای بهداشت، درمان و تأمین اجتماعی، نفس مردم را تنگ کرده است. اصرار بر شنیده نشدن صدای اقشار فراموش شده و فرودست و یا نگاهی که از هرگونه انتقاد و اعتراض کارگران، معلمان و… متوهمانه پرونده امنیتی میسازد، هرچند ممکن است موقتاً موجب پاک کردن صورت مسأله شود، اما اصل مسأله کماکان باقی است.
- از مهمترین دلایل به وجود آمدن این وضعیت، سه دهه اجماع بر خصوصی سازی افسار گسیخته به بهانه اجرای سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی بوده که در کنار نبود ساز و کارهای حمایتی و رفاهی و بازتولید فساد سیستماتیک، نتیجهای جز تعمیق شکاف طبقاتی نداشته است. ساختارهای معیوب و فسادزا در نبود قوای نظارتی سالم و مستقل و جامعه مدنی قدرتمند و پرسشگر، کارآمدی نظام را نشانه رفته است. تجمیع گسترده سرمایه در دست نیروهای برخوردار از رانت و قدرت، طبقه جدیدی را به وجود آورده. گویی که جای سرداران دیروز در میدانهای جنگ را، برج سازان و زمین خواران و مفسدان اقتصادی امروز تنگ کردهاند. حال سؤال اینجاست که با وجود محوریت سیاستهای خصوصی سازی در اقتصاد نئولیبرال، چرا جناب عالی سه دهه از اجرای این سیاستها حمایت کردهاید؟
- عدم امکان عملی تحقیق و تفحص از برخی نهادهای تحت امر جناب عالی مانند سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی ایران، قوه قضاییه، صدا و سیما، بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، در کنار ضعف روحیه پاسخ گویی در مسئولان به خودی خود مشکل آفرین است.
- گویی در دعوای میان مسئولان کشور، هنوز مخاطب بایدها مشخص نیست. مسئولان از هر جناح در برابر انتقادات در نقش اپوزسیون ظاهر شده و با فرافکنی از زیر بار پاسخگویی، شانه خالی میکنند و این امر، نتیجهای جز تشدید شکاف میان مسئولان و مردم ندارد. لذا این سؤال جدی مطرح است که رئیس دولتی که مسئولیت نهادهای اجرایی را بر عهده دارد، و یا رئیس قوه قضاییهای که اختیارات نظارتی و قضایی دارد و یا جنابعالی که برخی، اختیارات مندرج در اصل ۱۱۰ قانون اساسی را کف اختیاراتتان میدانند، در برابر پرسشها، انتقادات و اعتراضات مردم چه پاسخی دارید؟
- نگرانیم رهبر انقلاب! نگران نفس تنگههای طولانی مدت دانشگاه، حال دانشگاه خوب نیست. از برخوردهای امنیتی و انضباطی با دانشگاه خبر دارید. از بازداشت دانشجویان و صدور احکام حبس بلندمدت برای برخی ازآنها خبر دارید. از نظارت پیش از انتشار و توقیف نشریات دانشجویی خبر دارید. از اینکه تنها چند مجموعه دانشجویی غالباً هم فکر و هم نظر امکان تشکل یابی داشتهاند و مابقی نهادهای دانشجویی از شوراهای صنفی و کانونهای فرهنگی گرفته تا بسیاری از تشکلهای دانشجویی، هنوز اتحادیه ندارند خبر دارید. از سخت گیریها و تنگ نظریها خبر دارید. که اگر خبر نداشتید مکرر در مکرر از لزوم برخورد سهل گیرانه با دانشجویان نمیگفتید. اما متاسفانه مسئولان همچنان توصیههای شما را شنیده، اما عمل نمیکنند. در چنین فضایی آزاد اندیشی تنها بخشنامهای است که سالهاست توسط مسئولان ابلاغ شده. اما اصل نظر جناب عالی، در حد یک ایده باقی مانده است.
- حذف و طرد، نه تنها به فضای سیاسی اجتماعی دانشگاه محدود نمیشود، بلکه ازطریق سیاست گذاری اقتصادی دانشگاه نیز صورت میپذیرد. اعمال سیاستهای تجاری سازی آموزش و خدمات رفاهی و یا سادهتر بگویم ایده «دانشگاه خودش باید پولش را در بیاورد»، منجر به محرومیت طبقات فرودست از حق آموزش عالی رایگان شده است. اما چه باید کرد؟ در برابر این همه مشکلات کشور، چه باید کرد؟
- نمیتوان برای هر مشکل، نهادی فرمایشی ساخت و راهی جدا برای حلش پی گرفت. دیگر نه کلید که باید به دنبال شاه کلید بود. شاه کلیدی که از عصر پیشامشروطه تا به امروز، تنها، از آن سخن رفته است؛ قانون.
- باید به قانون بازگردیم، به قانون اساسی. آن هم نه فقط چند اصل آن. راهکار، احیای قانون اساسی –قانون اساسی با تمامی اصول آن- است.
- راهکار پذیرش حق مردم بر تعیین سرنوشت خود و امکان مشارکت سازمان یافته در حیات سیاسی-اجتماعی-اقتصادی شان است. راهکار تقسیم قدرت و تفکیک قوا و امکان تغییر پذیری در قدرت با تمامی لوازم آن است.
- رهبر انقلاب! راهکار سپردن مدیریت کشور به نمایندگان مردم است. قانونگذاری وظیفه ذاتی و انحصاری مجلس است. راهکار وجود نهادهای نظارتی مستقل و قدرتمند و خصوصاً قوه قضاییه سالم، بی طرف و سفارش ناپذیر است. راهکار به رسمیت شناختن نظارت مردم، نهادهای مدنی و رسانهها بر عملکرد مسئولان و قدرت است.
- راهکار شفافیت است. اگر به حضور مردم در نظام باور داریم، باید حق دانستن را به رسمت بشناسیم، در این صورت است که مردم به مشارکت و اثرگذاری خود در حاکمیت باور پیدا میکنند. راهکار برابری تمام شهروندان در برابر قانون است؛ باید بپذیریم که هیچ مقامی، هیچ شخصی بالاتر از قانون نیست. راهکار بسط فرهنگ گفتگو و مدارا، نه فقط در روابط میان شهروندان که در رابطه میان حاکمیت و ملت است. باید بپیذیریم مردم آزادند بیاندیشند، آزادی اندیشه بدون آزادی بیان آن بی معناست. راهکار آن است که ضمن پذیرش حکومت اکثریت، وجود اقلیتها را با تمامی حقوق آن ا اعم از فرصت حفظ هویت فرهنگی، رسوم اجتماعی و فعالیتهای دینی به رسمیت بشناسیم.
- رهبر انقلاب! زنان به عنوان نیمی از جامعه در موقعیتی برابر با مردان قرار ندارند؛ راهکار ایجاد فرصتهای برابر از جمله تعیین شرایط و معیارهای یکسان برای تحصیل، استخدام و اشتغال زنان به ویژه در مناصب دولتی و فراهم کردن امکان مشارکت در قدرت و ایجاد فضایی امن و برابر، برای حضور و فعالیت اجتماعی زنان است.
- آقای خامنهای! ایران، این روزها شرایط حساسی را تجربه میکند. تصمیمات بزرگ را افراد بزرگ میگیرند. در یک کلام از نظر ما، راهکار تعمیق دموکراسی است؛ دموکراسی مبتنی بر مردم؛ همه مردم، همه اقلیتها، همه قومیتها، کارگران، معلمان، دانشجویان، اقشار فراموش شده، کولبران، تهیدستان، حاشیه نشین ها.
سخنان رهبر انقلاب
آیت الله خامنهای در این دیدار گفتند:
- تحقق آرزوهایی که از طرف جوانان پرشور به راحتی بیان میشوند، با در نظر گرفتن واقعیات به این سادگیها امکان پذیر نیست بلکه نیازمند کار و تلاش و برخی مقدمات است.
- مدیریت نهادهایی همچون نیروهای مسلح با رهبری است اما در قوه قضاییه و صداوسیما با وجود آنکه رؤسای آنها از طرف رهبری منصوب میشوند، مدیریت آنها با رهبری نیست و به عنوان مثال بنده در مواجهه با صداوسیما، چه در مدیریت فعلی و چه در مدیریتهای قبلی، همواره در موضوعات مختلف موضع انتقادی داشته و دارم.
- راه حل اساسی برای برطرف کردن عیوب و مشکلات در برخی دستگاهها همچون صداوسیما، تزریق عناصر جوان، فعال، مؤمن و پرانگیزه به این دستگاهها است و من به آنها در این خصوص تأکید کردهام.
- من از مسائل جامعه از راههای مختلف مطلع و در جریان امور هستم و با در نظر گرفتن همه مسائل معتقدم نظام اسلامی در چهل سال گذشته در همه این آرمانها پیشرفت کرده است.
- برخی می گویند چرا رهبری همه مشکلات را گردن آمریکا و انگلیس خبیث میاندازد، این یک برداشت اشتباه است چرا که بنده بیشتر مشکلات و موانع را داخلی و درونی می دانم که البته دشمنان از آنها سوءاستفاده میکنند.
- در مسئله فضای مجازی و فلان پیام رسان، یک کاری باید انجام بگیرد و یک کاری هم در حال انجام است اما پرداختن افراطی و تفریطی به این مسئله، مصداق درگیر شدن با حاشیه هاست.