مولود عزیزی
در هر جامعهای زاد و ولد باعث استمرار نسلها میشود. با تولد، اصل و نسب ادامه مییابد و حیات یک ملت حفظ و تضمین میگردد. به همین دلیل فرزند آوردن و تولد مورد توجهٔ اعضای خانواده هاست، برخی حتی آن را به عنوان یک تکلیف انسانی و اخلاقی پذیرفتهاند. به دلیل اهمیت مساله زایش، اعتقادات و آداب و رسوم بیشماری پیرامون ِ باروری، آبستنی، زایمان و دیگر مراحل فرزند آوری در طول تاریخ در هر فرهنگ و جامعهای شکل گرفته است. باورها ومناسکی که دربارهٔ زایش بهوجود آمدهاند، بخشهای مهمی از فرهنگ عامه و فولکور جامعه را بازتاب میدهند. برخی از این آداب و مناسک در جوامع مشترکند و برخی دیگر به لحاظ تفاوت باعث پیدایش تنوع فرهنگی در بین اقوام و جوامع شدهاند.
آداب و رسوم ویژه حین آبستنی، تولد نوزاد در خانواده، اجرای آیینها و مراسم برای او، بخشیدن هویت به نوزاد با نامگذاری، اذانگویی در گوش و دیگر آداب مربوط به زایش همه حکایت از این دارد که نوزاد انسان بدون برگزاری این آیینها و مناسک هویت فرهنگی پیدا نمیکند و نمیتواند به درستی وارد جامعهٔ انسانی شود.
مریم نوروزی شیراز پژوه و پژوهشگر تاریخ شفاهی شهر شیراز در بارهٔ آیینهای زایش در باور عامیانه مردم شیراز میگوید: بسیاری از باورها و اعتقادات مردم شیراز در اجرای سنتهای دیرین که در حوزهٔ فولکلور قرار گرفتهاند کارکرد فرهنگی مهمی داشته و لازم الاجرا بوده است.
نوروزی با بیان اینکه بسیاری از این آیینها ومناسک به دلایلی همچون پیشرفت تکنولوژی، تغییر شیوهٔ زندگی، مشکلات اقتصادی، کمتر شدن میل به فرزندآوری و… رو به دگرگونی و خاموشی هستند. ابراز داشت: مطالعه و بررسی تاریخ شفاهی مردم شیراز دربارهٔ آیینها و مناسک میتواند به ثبت و نگهداری دادههای فرهنگ معنوی این شهر بینجامد.
نوروزی در ادامه به معرفی برخی از آیینهای زایش مانند لوله اندازون، آرمه داری، همتی، رختک برون در فرهنگ عامیانه شیرازیها پرداخت و گفت: لوله اندازون یکی از آیینهای ویژهٔ زایش در بین شیرازیها بوده است که هنوز هم در بعضی خانوادهها به شکل مدرن و امروزی تری انجام میگردد. این مراسم زنانه در پنج ماهگی زن باردار با حضور گیس سفیدان و بزرگترهای خانواده برگزار میشد. در قدیم یک نفر ملاباجی (زن مومنهای که نمازش ترک نمیشد) در این مراسم ویژه «هیکل» و «لوله» را در ازای دستمزدی بر گردن زن حامله میانداخت.
این پژوهشگر تاریخی شفاهی میگوید: «هیکل» بندی بود که دعاهای آیه الکرسی، چشم زخم وام الصبیون را بهمراه تعدادی مهرههای رنگی و چشم قربانی و تکهای از آلت تناسلی گوسفند نر به آن آویخته میشد و بصورت حمایل روی شانههای زن زائو میانداختند و «لوله» قطعهای فولادِ لوله مانند بود که گاهی دو سر آن را طلا گرفته و با بند یا زنجیر بر گردن زن باردار میآویختند. در ادامه این مراسم خانوادهٔ شوهر از مهمانان پذیرایی میکردند و مادر زن حامله برای او یکی دو دست لباس هدیه میآورد.
مریم نوروزی در ادامه از مراسم «آرمه داری» که در هفت ماهگی در بین شیرازیها مرسوم بوده است یاد کرد و گفت: در هفت ماهگی یکی از بستگان نزدیک زن حامله، مثل مادر، خواهر، عمه، خاله و… برای او آش آرمه داری که یک سینی شامل حلیم بادمجان، شامی، آش انار و حلوای کاسه بود، تهیه کرده، با مقداری میوه برایش میفرستادند.
این شیرازپژوه از مراسم رختک برون ویژه نه ماهگی که همان مراسم سیسمونی در دیگر شهرهای ایران است به عنوان یکی از مهمترین رسوم خاص شیرازیها در آداب زایش یاد کرد و گفت: در این ماه، مادر برای دخترش رختک (سیسمونی) میفرستاده است. رختک که شامل کلیه لوازم مورد احتیاج بچه است از لوازمی چون لچک، قبا، سینه بند، قنداق، بند قنداق، شانه پیچ، پیشانی بند، کهنههای زیر پا، ناف بند، دستکش، رختخواب، ننی (ننو)، روپوشک مقداری دوای آرد روغن و… گردآوری میشد.
این شیراز پژوه در ادامه افزود: «همتی» یکی از سنتهای ویژهٔ شیرازیهاست که نمونهاش را در شهرهای دیگری نیافتهام. در این مراسم ویژه چند روز قبل از اینکه نشانههای زایمان ظاهر شود، زن حامله برای دیدن اقوام و خویشان میرفت و این ملاقاتها به نوعی دعوت از نزدیکان و آشنایان برای حضور در مراسم زایمان بود. در برخی از خانوادهها برای زن حامله در مراسم «همتی» غذاهایی از قبیل آش ماست، دلمه، کوفته سبزی و… تدارک میدیدند.
مریم نوروزی با بیان اینکه بررسی ومطالعهٔ هر یک از آیینهای ویژه زایمان مانند آداب حین زایمان، اذان گویی (اذان بیوقت)، پرهیز از حضور زنهای هفته گیرک وچله گیرک (زنهایی که کودکانشان را از روز اول تا یک هفتگی یا چهل روزگی از دست دادهاند) بر بالای سر زن زائو، انواع خوراکیهایی که برای افزایش درد زایمان و رساندن به اوج و پایان درد (چارباد) به زن زائو میخوراندند، خوراندن کاچی در روز چهارم پس از زایمان به زن زائو، مراسم ویژهٔ ناف بران، قرق حمامهای قدیمی برای حمام ویژه زایمان، بردن کودکان چهل روزه با نقل و شمع بهشاهچراغ و… دیگر آداب، ما را با بخشهای مهمی از حیات فرهنگی هر فرد در روند جامعه پذیری و هویت یابی در این شهر آشنا میکند.
نوروزی اظهار داشت: از آنجا که با توسعهٔ روند مدرنیته بسیاری از آداب و مناسک و باورهای سنتی رو به زوال و فراموشی است، بازنمایی این آیینها در جهت شناخت گذشتهٔ فرهنگی مردم این منطقه ضروریست. متاسفانه حافظهٔ تاریخی فرهنگی مردم به واسطه موج عظیمی از تبلیغات در رسانهها و تعامل فرهنگی دچار فراموشی شده و همین امر باعث ورود فرهنگهای بیگانه و جایگزینی آن به جای سنتهای قدیمی ایرانی شده است. به همین دلیل سخن گفتن از بیشینهٔ فرهنگی یک ضرورت است.
نوروزی در پایان گفت: بسیاری از این آیینهای سنتی امروز به دلیل مهاجرت و شهرنشینی در بستر اصلی و واقعی خود اجرا نمیشوند. این مناسک از بستر اصلی خود خارج و با آداب ورسوم دیگری ترکیب شدهاند. ما پژوهشگران تاریخ شفاهی موظفیم تا زمانیکه این آیینها به کلی از بین نرفتهاند با ثبت مردم نگاریهای توصیفی اطلاعات دقیق برای تحلیل نشانهها و معانی در این مراسمها را به دست بیاوریم. هدف اصلی این آیینها هویت دهی به افراد وجامعه پذیری آنهاست. بنابراین اگر مطالعاتی مفصل و دقیق در این زمینه صورت پذیرد میتوانیم بخشهایی از کارکردهای مثبت این آیینها را که همزمان با زمانهٔ جدید توانایی بقا و حیات دارند برای ایجاد تعادل با بازشناسی ریشههای فرهنگی بکار گیریم.
این گزارش به نقل از روزنامه همشهری منتشر شده است.