شیخ دیپلمات صبور باش

  • 07 تیر 1396 - 8:36
شیخ دیپلمات صبور باش

حسین حلاج

فضای سیاسی ایران این روزها آبستن تحولات بنیادینی است و آنچنان که از شواهد پیداست، برخی تاب تحمل این تحولات به نفع آزادی و تمکین خواست مردم را ندارند.

روز دوشنبه پنجم تیر و همزمان با برگزاری نماز عید سعید فطر، از جایگاهی که نماد وحدت است، یک بار دیگر به رئیس جمهور منتخب ایرانیان اهانت روا داشته شد؛ آن‌هم با زبان شعر و در قالب مداحی! امری که هم حرمت شعرا را شکست و هم بر رخسار مداحان زخم زد. معطوفان به مطامع سیاسی پا را تا آنجا پیش گذاشته‌اند که همچنان از داشته‌ها و باورهای مذهبی مردم مصادره به مطلوب می کنند و از این نکته غافلند که گره زدن باورمندی مردم به مطامع سیاسی‌شان، ضعف‌ها، باخت‌ها و ناهنجاری های سیاسی را به پای اصول باورمندی مردم می‌نگارد و این به قیمت سست شدن باورها تمام می‌شود.

هر چند اتفاقی که در روز عید فطر رخ داد، تلخ و تامل برانگیز است، اما این اتفاق هرگز (تاکید می‌کنم) هرگز نمی‌تواند باعث شود تا حسن روحانی به عنوان شخص رئیس جمهور، معترضان خود در راهپیمایی روز قدس و یا نماز عید فطر را مورد پیگرد قانونی قرار دهد و اگر چنین اتفاقی رخ دهد، اصل ۲۷ قانون اساسی که ناظر بر آزادی بیان و اعتراضات مسالمت آمیز است مورد خدشه واقع می‌شود. از آنجایی که طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی شخص رئیس جمهور مسئول تحقق و اجرای قانون اساسی کشور است، لذا بازداشت و یا پیگرد قانونی معترضان، امری ناشایست تلقی می‌شود؛ این نکته البته به معنای این نیست که معترضان حق دارند با هر نوع ادبیات و با هر نوع از اشکال خشونت بار و یا تحریک کننده اعتراضات خود را بیان کنند، بلکه ناظر به این مدعاست که راه رسیدن به خواست‌های دموکراتیک از میان همین گسل‌های تلخ و دردناک می‌گذرد و اگر خیل عظیم تحول خواهان خود بتوانند با زبان خوش رایحه و صبر سلیم، بددهانی و کج سلیقگی‌های مخالفان را تاب بیاورند، خود گامی رو به جلو به سمت آزادی و دموکراسی برداشته‌اند. البته جناب حسن روحانی به عنوان یک شهروند عادی می‌تواند از هتاکان به اتهام اشاعه تهمت‌های ناروا به قوه قضاییه شکایت کرده و خواهان تشکیل دادگاه برای آنها شود.

مشابه این موضوع، سال گذشته و در جریان اهانت نشریه یالثارات به هنرمندان حاضر در جشن حافظ رخ داد و برخی خواهان تعطیلی نشریه یالثارات شدند. امری که اساسا با روح آزادی خواهی در تقابل است. این نکته که اهانت‌های این نشریه در شکل و قامت خود در فضای فرهنگی کشور بی‌نظیر بود، حق اعتراض را به هنرمندان که مخاطب اصلی آن بودند بیشتر اثبات کرد. بنابراین بازخورد هر نوع هتاکی می‌تواند در مقابل ایجاد نوعی کمپین اعتراضی کند که این هر دو از مصادیق دموکراسی است؛ اما اینکه به صرف اهانت یک نشریه، آن نشریه را توقیف کنیم، اتفاق رو به جلو و به نفع آزاداندیشی نیست.

درست است که این اتفاق اگر در میان نشریات منتسب به جناح مقابل رخ می‌داد، نشریه نه تنها توقیف که با دست اندرکاران آن هم برخورد می‌شد، اما تفاوت بین تمامیت خواهی و آزاداندیشی باید در همین برهه‌های حساس رخ نشان دهد.

باور داشته باشیم، با هر گام که تحول خواهان به سمت تحکیم اصول دموکراتیک بردارند، جریان مخالف نیز ناچار از تحولات دموکراتیک ایجاد شده ناگزیر است رو به حداقل آن تحولات حرکت کند و این خود حرکتی آرام و ملموس رو به آزاداندیشی خواهد بود؛ حتی آنکه با انسدادهای مقطعی هم روبه رو شود، در نهایت راه به سرمنزل مقصود می برد.

اما در ارتباط با حق بیان اندیشه ها و اعتراضات، توجه به این نکته لازم است که هر نوع اعتراض و یا بیان اندیشه‌ای نباید در این برهه خطیر منجر به شکاف در جامعه ایران شود. به عبارت دیگر، هر چند که بنا بر اصل ۲۷ قانون اساسی، حق تجمعات به رسمیت شناخته شده اما خوب است اقتضای زمانه نیز درک و فهم شود تا مباد اعتراض منتقدان سویه ی انشقاق داشته باشد.

خوب است در موضوعات پیش آمده، رییس‌جمهور محبوب و صبور، با طیب خاطر برخورد نماید و در سیره عملی خود نشان دهد، آنان که تفاوت میان هتاکی و انتقاد را نمی‌دانند و یا می دانند و سهوا فضا را آلوده به ناسزا می کنند، خود زیان دیدگان نافرجام هستند. گذشته از این، خوب است فضای نقد و نظر و حتی انتقادهایی از این دست شنیع و دردناک، همچنان باز باشد تا همه، آنچه که در ذهن و دل دارند بی محابا بیرون بریزند؛ که اینکار خود نشان می دهد سیمای مدعیان چه رنگی و چند رنگی است.

دیدگاه