شیراز بی‌مثال

  • 16 اردیبهشت 1400 - 12:00
شیراز بی‌مثال

اوایل دهه هشتاد بود که شورای اسلامی شیراز، طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن، نیمه اردیبهشت، روز شیراز نامیده شود، مصوبه‌ای که بعد از تائید مجلس شورای اسلامی، در تقویم جلالی، جای گرفت و اکنون حدود بیست سال از آن روز می‌گذرد و هنوز و علیرغم تصور بسیاری، شیراز آنگونه که باید، به جهان که هیچ به ایران هم شناسانده نشده است.

به گزارش ایسنا، امروز قطعا بخشی از ایرانیان هم شیراز را با حرم مطهر شاهچراغ(ع) و آرامگاه‌های حافظ و سعدی و شاید مسجد نصیرالملک و البته باغ ارم بشناسند؛ اما از دیگر داشته‌ها و ظرفیت‌های این شهر و پیشینه‌ای که در عرفان و فلسفه و علم و نیکوکاری و … داشته، یا داشته‌های هنری‌اش از نقره‌کاری و خاتم و قلم‌زنی و… تا تئاتر و سینما و نقاشی و دیگر هنرها، کمتر اطلاع کافی دارند.

امروز بسیاری از مردم ایران، حتی متولیان شهرداری، شیراز را با تخت‌جمشید گره می‌زنند، حال آنکه شهرراز، جایی و جلوه‌گاه تاریخ هخامنشی، جایی دیگر است.

شیراز، شهر راز، شهر گنبدهای سبز امام‌زادگان و مقبره هزار عارف، خاستگاه بزرگان علم و ادب و هنر، فرزند پاک ایران‌زمین و نگینی بر انگشتر ایران همیشه سرافراز، است؛ شهری که شهره به بهار و پائیز است و به همین دلیل، ابتدای اردیبهشت و آغاز شکفتن شکوفه‌های نارنج و پرشدن ریه‌های شهر از عطری مسحور کننده را روز بزرگداشت سعدی و روزی از روزهای اولین ماه از فصل پائیز و آن زیبایی سحرانگیز و عارفانه را روز حافظ نامیده‌اند.

شیراز شهر کلام‌خوش، مردمانی خوش‌کلام، گل‌های رنگ‌رنگ و رنگ‌هایی شاد گل‌گونه، از دروازه قرآن تاریخی تا میدان الله و قصردشت و باغ‌جنت، گستره‌ای سبز را می‌ماند، پهن شده در میان دره‌ای خوش‌آب و هوا در مرکز استان فارس، استانی که ایران کوچک، برازنده‌ترین نام برای آن است.

لهجه زیبای مردمان دیار سعدی و حافظ، یکی از زیباترین و دلنشین‌ترین لهجه‌ها در ایران بزرگ اسلامی است؛ مردمانی که بهار امسال را به بهار نوع دوستی و مهربانی گره زده و بار دیگر نام خود را در جهان به واسطه آنچه به آن شهره بودند، طنین انداز کردند.

شیراز را تنها با شیراز، سبک‌های فرهنگی و هنری‌اش، با مردمان خوش لهجه و مهربان و نیک‌اندیش و نیکو خردش می‌توان سنجید، شیرازی که هرجا نامی از آن برده‌اند، به نیکی بوده است و بس.

از هر سمت به شیراز که می‌رسی گنبدهای فیروزه‌ای را خواهی دید که نگین انگشتری این شهر است و پس باید با خضوع دست راست بر سینه بگذاری و سرادب خم و سلامی روانه آستان مقدس احمدی(ع) کنی بعد پُر شوی از لذت بصری از دیدن شهری مملو از گُل و پاکیزه و آراسته، چشم را سیراب کنی از نمادهای سبز و گلگون شهری که خاکش، حافظ و سعدی و صدها عارف و زاهد و عالم را در سینه جای داده است.

به حتم حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) اولین مقصد اکثر مسافران خواهد بود و بعد از زیارتی که قلب را مصفا خواهد کرد، سبکبار عزم آرامگاه حافظ باید کرد و راز شیراز را در کنار مقبره آن پیرمراد و لابه‌لای کلام شیرینش در قامت یک تفال، جست و جو کرد؛ سپس قدم به سوی آرامگاه افصح المتکلمین، شیخ سعدی شیرازی باید برداشت و آنجا و در بارگاه باشکوه بزرگ مرد سخن، اندکی سیر کرد و پند گرفت و عبرت جست اگرچه سعدی عندلیبی‌ست که هیچ‌کس تاکنون راه به لانه سیمرغی‌اش در قله قاف سخن و اندیشه و ادب نبرده است.

از آن پس، نارنجستان‌های دلگشا و قوام و باغ‌های ملی و ارم و عفیف‌آباد و جهان نما و آرامگاه خواجوی کرمانی و باباکوهی و … می‌تواند روح هر بازدید کننده‌ای را نوازش کند. جلوه‌گاه‌هایی که هرکدام، داستانی دارد شنیدنی و گفتنی.

دیدار از بازار وکیل و حمام و آب‌انبار و ارگ کریمخانی هرکدام روزی برای خود می‌خواهد اما در پایان راه، خوردن بستنی در جوار آرامگاه سعدی یا ارگ کریمخانی و البته چشیدن طعم واقعی فالوده شیرازی با آبلیموی دست‌افشارش را نباید از یاد برد.

سوغات‌هم در شیراز فراوان است، از تحفه‌های ماندگاری نظیر خاتم و نقره و معرق و فرش تا آبلیمو و آبغوره و انواع عرقیات معطر.

بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت / کنار آب رکن‌آباد و گلگشت مصلا را

سفر به شیراز تنها با دیدن آثار فرهنگی و تاریخی و مذهبی نباید به پایان برسد، که رفتن در میان کوچه پس کوچه‌های بافت تاریخی این شهر، هر بیننده‌ای را با خود به ژرفای تاریخ شکل‌گیری شهر راز خواهد برد.

باید روزی را برای دیدار گذر سنگ سیاه و سیبویه و دارالسلام، اختصاص داد. زمانی مناسب که آفتاب جِنگ شیراز، تریشه‌های دلت را به قلب شیرازی‌های اصیل گره بزند و چشم‌ها را پر کند از لذت دیدار مسجد مشیر و بی‌بی‌دختران و کلیسای مریم مقدس و … صدها زیبایی دیگر که در پستوی شهر سعدی و حافظ و اطراف حرم مطهر احمدبن‌موسی (ع)، از نظر پنهان است.

شیراز شهر رندان عافیت‌جو، شهر بهار نارنج و باغ‌های خوش نسیم و خاتم و منبت و قلم‌کاری‌های ماندگار است. اگرچه در این روزهای سخت کرونازده، کمتر مسافری برای گردش به این دیار پا گذاشته است اما، به حتم قصه شیراز، این شهر هزاران راز و بسیار دیدنی، ادامه خواهد داشت.

شهری که مردمان میهمان نوازش، شهره‌اند، آنقدر که نیکوکاری در آن ریشه‌ی عمیق دارد و از برکت دستان نیک اندیشانش، هزاران ایرانی و غیرایرانی بهره‌ها برده‌اند؛ خاکی که زادگاه و آرامگاه مردان بزرگی نظیر نمازی و خلیلی است. محمد نمازی بزرگ مردی که بنیانگذار آب و برق و بهداشت و درمان شیراز بود؛ مردی که بیمارستان نمازی را به یادگار گذاشت، مرکزی عظیم که هنوز هم هیچ بیمارستانی نظیر آن در جنوب ایران، ایجاد نشده است.

شیراز شهر مردمانیست که در دشواری‌ها بارها و بارها آزمون پس داده‌اند و سربلند از میان آتش امتحان خارج شده‌اند، چه در روزهای سخت سیل که چنان کردند تا نامشان در دفتر روزگار به نیکی ثبت شود، چه در این روزهای دشوار همه گیری ویروس کرونا، که با توشه‌های مادی و معنوی، جلودار و پرچم‌دار کمک‌های مومنانه بوده‌اند.

شیراز، هماره شیراز است، منادی صلح و دوستی و همزیستی با همه انسان‌هایی که خداوند مقامشان را محترم دانسته؛ شیراز نام آور بوده و هست حتی اگر برخی اندیشه‌ها و عمل‌های کوچک و سخیف، که از بد حادثه بر مسند مسئولیت نشانده شده‌اند در بعضی ادوار همطراز این نام و آوازه، روزش و روزهای نام آورانش را پاس ندارند.

خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش خداوندا نگه دار از زوالش

دیدگاه