محمدرضا عبداللهی
سردبیر آبان پرس
همه حرفِ گزارش صدا و سیما این بود که دشمن از ماجرای سحر خدایاری یا دختر آبی سوءاستفاده کرده، با پدر سحر هم مصاحبه کرد تا ثابت کند سحر عصبی بوده و بی جهت خودسوزی کرده.
یک-هیچ پدر داغ دیدهای نمیتواند اینقدر راحت علیه دخترش صحبت کند و بگوید دخترم تندخو بود و فلان بود. وقتی پدری که هنوز از مرگ دخترش یک هفته نگذشته، این حرفها را می زند، حتماً این حرفها عادی نیست و میتوان فهمید که این گفتهها تحت فشار است. فشار از ناحیه کسانی که عصبانیاند چرا مرگ سحر اینقدر بازتاب یافته و حالا به گمان خودشان میخواهند موضوع را جمع کنند اما نمیدانند مسائل اینچنینی را نمیتوان جمع کرد، شاید بتوانند روی ذهن افراد نزدیک به خودشان تأثیر بگذارند اما نمیتوانند افکار عمومی را فریب دهند.
دو-چقدر تهوع آور است وقتی یک رسانه به جای کار رسانهای، مدام زمین و زمان را به هم میدوزد و میگوید این رسانهای شدن و ایجاد تبعات، کار دشمن است و بعد هم اضافه میکند عدهای ساده لوح تحت تأثیر این فضا قرار گرفتهاند.
سه-اگر دشمن وجود نداشت، هزینه اشتباهات و کارهای غلط و عواقب آن را گردن چه کسی میانداختید.
چهار-عصر رسانه اجازه نمیدهد مردم را فریب دهید.
پنج-شما سوار بر اسب صدا و سیمای خودتان در دنیای ماقبل تاریخ سیر کنید، مخاطبان هم میدانند خبرها و واقعیات را از کجا به دست آورند.
شس-قطعاً دلمان میسوزد که صدا و سیما با پول ما مردم به جای اینکه رسانهای در خدمت مردم باشد، تنها بوقچی قدرت است.