خسرو خزاعی
نقش «فروهر» که چندی از اروپائیان در گذشته آن را با «اهورا مزدا» خدای زرتشت اشتباه گرفته بودند یکی از کهنترین نمادهای فرهنگ ایرانیان است.
اگرچه پیکره ظاهری آن تا اندازهای از پیکرههای مصری و آشوری الهام گرفته ولی درونمایه و تمام نمادهای نیرومند آن در فرهنگ و اندیشه زرتشت نزدیک به ۴۰۰۰ سال پیش ساخته و پرداخته شده است. هخامنشیان و ساسانیان از این نقش بسیار استفاده کردهاند.
نمادهای این نقش مقدس ایرانیان را میتوان به صورت زیر بیان نمود:
قرار دادن چهره یک پیرمرد روزگاردیده در این نگاره اشاره به شخص خردمند و دوست و راهنمائی است که راه پیریزی یک زندگی شاد و خوشبخت را نخست در این جهان خاکی نشان میدهد و در این راستا راه را برای پیوستن به «خانه سرود» یا بهشت اهورائی پس از مرگ فیزیکی باز میکند.
از همین واژه فروهر که در اوستا «فرورتی یا فروشی» نامیده شده واژه انگلیسی friend یعنی دوست سرچشمه گرفته است.
دست راست نگاره جهت خورشید را نشان میدهد که این اشاره به پیشرفت در روشنائی و پرواز بسوی نور است.
فروهر میتواند هم از طرف راست در حرکت باشد هم از طرف چپ و این بستگی به جهت نور دارد.
حلقهای در دست چپ نگاره وجود دارد که «حلقه پیمان» میباشد که نشان از عهد و پیمانی است که میان انسان و اهورامزدا از یک سو، و میان انسان و انسانهای دیگر از سوی دیگر بسته میشود. حلقههای ازدواج که امروز در انگشت چپ میکنند از همین نماد برگرفته شده.
بالهای کشیدهشده در دو طرف نگاره، نماد پرواز به سوی بالا و اشاره به پیشرفت وتازه کردن جهان در این زندگی و سپس ادامه پیشرفت در فراسوی آن زندگی و حرکت بسوی اهورامزداست.
بالهای فروهر از سه رده شاهپر درست شده که نماد سه فروزه جاودانه جهانبینی زرتشت یعنی «اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک» است که انسانها را به بالا میکشد.
در میان کمر مرد خردمند یک حلقه بزرگ قرار گرفته که اشاره به «دایره زمان» که هر دم در چرخش است میباشد. در هر لحظه زمان در گردش خود دو راه را پیش پای انسانها میگذارد؛ یکی «خوب» یعنی پیشرونده و پیشبرنده بسوی یک زندگی شاد و خوشبخت و دیگری «بد» یعنی بازدارنده و پسبرنده بسوی یک زندگی غمزده و نگونبخت. انسانها آزادی گزینش میان این دو راه خوب و بد را دارند. «خوب» و «بد» معنی خود را در رابطه با هدف انسانها در زندگی پیدا میکند.
در آئین زرتشت هدف از زندگی پیریزی یک زندگی شاد و خوشبخت است. بنابراین مردمانی که میخواهند در این آئین گام بگذراند باید راهی را برای زندگی برگزینند که در این جهان خوشبخت زندگی کرده و پس از مرگ با روانی شاد در «خانه سرود» اهورامزدا که در اندیشه و وجدان هر انسانی در درازای زندگی او ساخته میشود جای بگیرند.
این دو راه «خوب» و «بد» بهوسیله دو رشته که یکی از طرف راست و دیگری از طرف چپ «دایره زمان» بیرون میآیند نمایان شده. این دو رشته نماد دو فروزه نیکی و بدی هستند که «همزاد» میباشند و در اندیشه بهوجود میآیند . یکی «سپنتا مینو» نیرویهای پیشبرنده و شادیافزای اهورامزدا است و دیگری «انگره مینو» نشان نیرویهای بازدارنده و غمآفرین اهریمنی میباشند انسان در میان دو نیروی خوبی و بدی قرار گرفته است و آزاد است یکی از آنها را گزینش کند. پس اگر از اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک پیروی کند همیشه نیروی سپنتا مینو در کنار وی خواهد بود و او را به جلو خواهد کشاند. او هم در این دنیا خوب زندگی خواهد کرد و هم در دنیای پسین با روانی شاد و خوشبخت زیست خواهد نمود.
دم پرندهمانند نگاره به صورت سه رده پر درست شده است که اشاره به اندیشه بد، گفتار بد و کردار بد دارد. آنها انسان را به سوی پایین میکشند.
میبینیم در یک نگاره گوچک، نیاکانِ پر از دانش و دانائی ایرانیان چه اندازه خرد و بینش و اندیشه نیروزا جای دادهاند.