امروز سالروز شکلگیری کشوری است که پس از شصت و نه سال، هنوز موجودیتش زیر سوال میرود، هرچند واقعیتش برای قسم خوردهترین دشمنانش هم انکار ناشدنی است. تا آنجا که دیروز هنگامی که خبر رسید قرار است حماس تغییر اساسنامهاش را اعلام کند، بیشتر ناظران گمان بردند که این جنبش فلسطینی در چرخشی یکصد و هشتاد درجهای، میخواهد به پذیرش موجودیت اسرائیل اذعان کند و بپذیرد که کشور مستقل فلسطین را میتوان در کنار اسرائیل بنا کرد نه بر ویرانههای آن.
به گزارش بیبی سی، اما چنین نشد. تغییراتی که حماس در اساسنامهاش داده عمدتا شکلی و لغوی است، نه تاریخی و بنیادین.
حماس همچنان در اساسنامه تازه تاکید کرده که موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد و نخواهد شناخت و مرزهای کشور فلسطین را همانی میداند که پیش از شکلگیری اسرائیل در سال ۱۹۴۸ سرزمین فلسطین را تعریف میکرد، یعنی از شمال به دماغه ناقورا در مرز لبنان، از شرق به رود اردن، از غرب به دریای مدیترانه و از جنوب به صحرای سینا و بندر امالرشراش (ایلات) در کنار خلیج عقبه.
تنها تغییر جزئی که از این نظر در اساسنامه داده شده، پذیرش تشکیل کشور مستقل فلسطین در محدوده مرزهای پیش از سال ۱۹۶۷، یعنی در کرانه باختری و باریکه غزه است اما با تاکید بر اینکه این پذیرش به معنای به رسمیت شناختن مرزهای پیش از ۱۹۶۷ نیست بلکه فقط مرحلهای انتقالی خواهد بود برای دستیابی فلسطینیان به سرزمین تاریخی خویش که در آن جایی برای اسرائیل نخواهد بود.
در این بند از اساسنامه تازه حماس، سیاستهای این جنبش تغییر نکرده و تحولی رخ نداده است. حماس در ۲۷ ژوئن ۲۰۰۶ (ششم تیر ۱۳۸۵) که سند وفاق ملی را همراه با دیگر گروههای فلسطینی (بجز سازمان جهاد اسلامی) امضا کرد، تشکیل کشور مستقل فلسطین را درون مرزهای پیش از ۱۹۶۷ پذیرفت، مشروط بر آنکه امضایش به معنی به رسمیت شناختن این مرزها و در نتیجه، پذیرش موجودیت اسرائیل تلقی نشود. بنابراین در موضع حماس در قبال مرزهای ۱۹۶۷ تغییری داده نشده و تنها تغییر این است که این موضع در اساسنامه هم گنجانده شده است.
حماس با امضای همان سند وفاق فلسطینی به جایگاه سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) در مقام رهبری فلسطینیان اذعان کرده بود. بنابراین، اینکه حماس -با وجود اینکه عضو این سازمان نیست- در اساسنامه تازهاش جایگاه ساف را به رسمیت شناخته و از آن حمایت کرده است، باز هم تازگی ندارد و از تحولی در حماس خبر نمیدهد.
اساسنامه تازه حماس لحنی ویراسته و پیراسته و امروزیتر و معتدلتر دارد و از لحن اساسنامه پیشین فاصله گرفتهاست که در هجدهم اوت ۱۹۸۸ (بیست و هفتم مرداد ۱۳۶۷) تصویب شده بود. در اساسنامه پیشین، به جای اسرائیل از یهود نام برده و بارها تاکید شدهبود که ماموریت حماس، مبارزه با یهودیان است. چندین نقل قول از آیات قرآن و احادیث پیامبر اسلام هم علیه یهودیان در متن اساسنامه گنجانده شده بود. اما در اساسنامه تازه نه تنها این آیات و روایات حذف شده بلکه تنها جایی که از یهودیان نام برده شده، عباراتی است که تاکید میکند حماس مشکلی با دین یهود و پیروانش ندارد بلکه با اسرائیل به عنوان کیانی اشغالگر مبارزه میکند.
تغییر مهمی که در اساسنامه تازه به چشم میخورد این است که در آن هیچ اشارهای به اخوانالمسلمین دیده نمیشود، حال آنکه در اساسنامه پیشین، حماس خود را “بالی از بالهای” اخوانالمسلمین معرفی کرده و اخوانالمسلمین را “بزرگترین جنبش اسلامگرای معاصر” خوانده بود که “دریافتی ژرف و بینشی دقیق و جامع از همه مفاهیم اسلام در همگی عرصه های زندگی دارد: از دیدگاهها و اعتقادات بشری گرفته تا سیاست، آموزش و پرورش، جامعه، قضاوت و داوری، تبلیغ و هنر و رسانه و غیب و شهادت و دیگر عرصههای زندگی”.
اگرچه خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس پس از رونمایی اساسنامه تازه تاکید کرد که حماس همچنان پیرو مکتب فکری اخوانالمسلمین است اما در مصر، هواداران نظام حاکم و مخالفان اخوانالمسلمین، همین را هم به پیروزی خود و هم به حاصل فشار دولت مصر بر حاکمان باریکه غزه تعبیر کردند.
از ایران هیچ واکنش رسمی به رونمایی اساسنامه تازه حماس داده نشد اما رسانهها و تحلیلگران سیاسی نزدیک به نظام، این اساسنامه تازه را هم در چارچوب “مقاومت و ادامه مبارزه با اسرائیل” ارزیابی کردند. سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان هم که حزب تحت رهبریاش سابقه سه دهه همکاری نزدیک نظامی و سیاسی با حماس دارد، امروز در سخنرانیاش به مناسبت روز جانباز، هیچ اشارهای به حماس و اساسنامه تازهاش نکرد.
انتظار از حماس که چرخشی یکصد و هشتاد درجهای در مبانی و سیاستهایش بدهد، چندان منطقی به نظر نمیرسد. چنین چرخشی میتوانست به معنی سلب هویت این جنبش و از دست رفتن پایگاه اجتماعیاش بین بخش بزرگی از فلسطینیان شود. علاوه بر این چنین چرخشی انگیزهای برای حمایت از حماس به عنوان رقیب و بدیلی برای جنبش فتح در تحقق “آرمانهای فلسطینیان” باقی نمیگذاشت. از دست دادن جایگاه سازشناپذیر با اسرائیل برای حماس همچنین میتوانست امتیاز این جنبش را در نقشآفرینی و امتیازگیری در کشمکشها و داد و ستدهای قدرتهای منطقهای و جهانی از میان ببرد.
با این حال گرچه اساسنامه تازه از هیچ تغییری در مبانی و سیاستهای کلی حماس حکایت نمیکند اما رونمایی آن پس از سخنرانی طولانی خالد مشعل در ستایش اعتدال و میانهروی، میتواند به معنای گشایش فصلی تازه در عملکرد حماس باشد.
دولت اسرائیل، اقدام حماس را در تغییر اساسنامهاش “نیرنگی” برای فریب جهانیان خوانده اما چه بسا این اقدام در شمایل خودداری از تنش با اسرائیل رخ بنماید و برگی را از دست دولت نتانیاهو بستاند که از خطر حماس برای پیشبرد سیاستهایش و جلب آرا بهره میبرد.