یک نوزاد ۲۰ روزه به نام علی بر اثر آنچه «غفلت پزشکان» و «اقدام دیرهنگام برای درمان» توصیف شده، جانش را از دست داد.
سایت الف در این خصوص نوشته که قلب این کودک در سمت راست بدنش بوده و پزشکان با وجود سونوگرافی در ابتدا متوجه این مساله نشدهاند و وضعیت نوزاد را طبیعی اعلام کرده بودند.
قلب این نوزاد ظاهرا سوراخ بوده اما پزشکان با وجود معاینات متوجه این مساله نشده بودند.
این نوزاد که چهارم مرداد امسال به دنیا آمده بود ۲۴ مرداد جانش را از دست داد.
بر پایه این، پزشکی در یکی زا شهرستانهای استان فارس پس از معانیه متوجه شده که قلب این کودک در سمت راست بدنش قرار دارد.
این پزشک وضعیت قلب این نوزاد را اورژانسی تشخیص داده و او را به شیراز ارجاع میدهد.
خانواده این نوزاد، فرزندشان را در یکی از بیمارستانهای شیراز بستری میکنند اما روند درمان و اکوی قلب این نوزاد انجام نمیشود تا اینکه نوزاد ایست قلبی میکند اما با عملیات احیاء، نوزاد زنده میماند.
پرستاران مدعی هستند که پزشک تشخیص داده بوده اوضاع علی اورژانسی نیست در حالی که پزشک شهرستان میگوید اورژانسی بودن اوضاع این نوزاد را اطلاع داده است.
پس از ایست قلبی کودک و احیا، پزشکان میپذیرند اوضاع این نوزاد اورژانسی هست و عملیات اکو انجام میشود و اعلام میشود که قلب او سوراخ است و یکی از رگهای قلبش در حال مسدود شدن است.
پزشک تشخیص میدهد که داروی پروستاگلای که داروی کمیابی نیست برای کودک حیاتی است اما در کل شهر شیراز و همه بیمارستانهای تخصصی آن این دارو یافت نمیشود تا اینکه بستگان نوزاد این دارو را از داروخانه ۱۳ آبان تهران تهیه میکنند و با اولین پرواز به شیراز میفرستند.
صبح ۲۳ مرداد پزشک متخصص برای معالجه علی دستور آنژیوگرافی در روز بعد را صادر میکند، نیمه شب اما کودک برای دومین بار ایست قلبی میکند و دوباره بر میگردد.
پزشکان تشخیص میدهند که در این وضعیت به علت ناپایداری سیستم قلبی امکان عمل قلب وجود ندارد و این نوزاد روز ۲۴ مرداد جانش را از دست داد.
سایت الف میگوید: «شاید اگر سونوگراف به تصاویر دقت میکرد و پزشک متخصص اطفال وظیفه خود را درست انجام میداد یا اینکه در اکو کردن علی کوچولو این همه تأخیر به وجود نمیآمد، ماجرا نوعی دیگر رقم میخورد.»
در پایان گزارش این سایت آمده است: «هرچند هنوز هستند پزشکان متعهدی که به دنبال تسکین آلام مردم باشند ولی نظام سلامت نیازمند وزیر و برنامهریزانی است که حافظ منافع مردم باشند نه اینکه خود پزشک و در تصمیمگیری ذینفع باشند، اصلی که در اکثر کشورهای جهان مراعات میشود. چه عاملی باعث شده علیرغم رغبت اکثر دانشآموزان به شغل پزشکی، سرانه پزشک متخصص در ایران حتی از فلسطین، تاجیکستان و قزاقستان و …هم کمتر باشد و چه عواملی باعث شده است که برخی از پزشکان که از اخلاق حرفهای و انسانی بویی نبردهاند، علیرغم حقوق نجومی، بدون هیچ هراسی در انجام وظایف بدیهی خود کوتاهی کنند»