روزگار ناخوش شاه منصور در شیراز

  • 27 مهر 1398 - 15:01
روزگار ناخوش شاه منصور در شیراز

اینجا کوچه‌ای در محله درشازده شیراز است (درب شاهزاده)، جایی که قبر شاه منصور آخرین فرمانروای مظفریان در آن قرار گرفته و بر اثر بی توجهی‌ها و تخریب‌ها چیزی از آن باقی نمانده.

دیواری سفیدی که در عکس می‌بینید آخرین بقایای یک گورستان قدیمی است که بخش زیادی از آن تخریب شده و در کوچه قرار گرفته و بخشی هم به مدرسه تبدیل شده.

.شاه منصور که همواره سودای اخراج تیمور از ایران را داشت، به شاهزادگان آل مظفر و امرای اطراف و حتی سلطان بایزید عثمانی نامه نوشت که به او بپیوندند، اما از هیچ سوی، پاسخ مساعد نیامد. پس خود به تنهایی برای مقابله با تیمور اقدام کرد. وی نخست به اصفهان رفت و دژها و باروهای شهر را مستحکم کرد و گروهی از افراد سپاهش را مأمور حفاظت از کاشان نمود و از شاه یحیی یاری خواست، اما او همراهی نکرد.

شاه منصور شیراز را مرکز عملیات خود ساخت. چون امیر تیمور به شوشتر رسید، شاه منصور، شیراز را تقویت و مردمش را برای حصارداری، تهییج کرد و خود با طرح جنگ نامنظم از شیراز بیرون شد و پس از چندی به شیراز بازگشت. شاه منصور با دو هزار سوار آماده رزم با امیر تیمور شد. دژهای شهر را استوار و مردم را به پایداری تشویق کرد. اما در این هنگام یکی از امیران لشکرش به نام محمد بن زین‌العابدین به وی خیانت کرد و به امیر تیمور پیوست. در نتیجه بیش از یک هزار تن سپاهی برای وی باقی نماند.

شاه منصور در حملات پیاپی، گروهی از سپاهیان امیر تیمور را به هلاکت رساند و آهنگ او کرد و شمشیری نیز بر کلاه خود امیر تیمور زد، اما چون لشکر تیمور بی‌شمار بود، در پایان کار با همه شجاعت و فداکاری شکست خورد و در گیر و دار نبرد جان باخت.

سر او را بریده نزد امیر تیمور بردند. پس از آن امیر تیمور وارد شیراز شد و خزاین آل مظفر را تصاحب کرد.

شاه منصور محبوب حافظ شیرازی بود و حافظ تعدادی از غزل‌ها، قطعات و مثنوی‌های خود را دربارهٔ او سروده‌است. در این اشعار، پیوند عاطفی مستحکم حافظ با شاه منصور که نموداری از پیوند عموم مردم با وی بوده، آشکار است، به ویژه اینکه مردم، در چهرهٔ شاه منصور، متحدکنندهٔ ایران و اخراج‌کنندهٔ مغولان و سرکوبگر تیمور را می‌دیدند. اما این آرزوها با کشته شدن شاه منصور در جنگی نابرابر در مقابل تیمور، نابود شد.

دیدگاه