هنوز دو ماه از سال جدید نگذشته است که حجم خشونت افسار گسیخته جامعه خود را با چندین اسیدپاشی و کودک آزاری و کودک کشی نشان داده است. چندین اسیدپاشی در تبریز که زن و مرد و کودک نمیشناسد و کودک آزاری دگر باره از ماهشهر گرفته تا مشهد و کرج و تهران بار دیگر نشان میدهد خشونت عریان جامعه سرریز کرده و در همین مدت کوتاه کودکان و زنان را بیشتر قربانی کرده است.
به گزارش سایت اسکان نیوز، چندی قبل سهیل رضایی روان شناس اعلام کرده بود: صبر جامعه سر ریز کرده است و با اعمال تحریک آمیز خشم فرو خورده مردم را بیدار نکنید. از آن سو پخش فیلم ضرب و شتم دختری جوان توسط مأمور زن گشت ارشاد خشمی دیگر در جامعه ایجاد کرد. به طوری که بعد از آن خشم و ناامنی و ترس زنان از این نوع برخوردها و تحقیرها افزایش یافت. اینکه این میزان خشونت افزایش یافته شخصی است یا به دلیل اتفاقات جامعه نیز خشم مردم گسترش مییابد، نظرات مختلفی وجود دارد.
اردشیر گراوند، جامعه شناس میگوید: در موراد شخصی تعداد کمی از آدمهای جامعه هستند که ذاتاً ناهنجارند و یا مشکلات جسمی به لحاظ ژنتیکی و مشکلات حاد روانی دارند. پس تعداد آنها زیاد نیست. اما همه افراد در یک نظام اجتماعی زندگی میکنند که این اتفاقات و برخوردها روی همه مردم اثر میگذارد. خانواده، مدرسه و جامعه سه رکن اساسی نظام اجتماعی هستند. خشونت در این سه رکن نظام اجتماعی وجود دارد.
این جامعه شناس گفت: زمانی که جامعهای ۲۵ میلیون پرونده قضایی و چندین میلیون بیکار و چندین هزار معتاد دارد، نمیتوان این سطح از خشونت را اتفاقی و بر اساس برآیند رفتار شخصی تلقی کرد. در کنار همه این معضلات اجتماعی و اقتصادی، امید به آینده در میان مردم بسیار ضعیف شده است. وقتی همه اینها تجمیع پیدا میکنند، باعث میشود با کوچکترین مسئله و تلنگری، مردم از کوره در بروند. به گفته این جامعه شناس، جمیع معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باعث میشود جامعه پرخاشگر شود. در واقع همه این خشونتها انباشته میشوند و در نقطهای نابه هنگام سر ریز میکنند.
او معتقد است: خشونت همچون گلوله برفی عمل میکند که هر چه به سمت جامعه سرازیر میشود، هر لحظه بزرگتر میشود. مسائل اجتماعی این گونه نیست که در برههای به صورت موضوعی از بین بروند، بلکه روز به روز افزایش مییابند. زمانی هم که سیل آسیبهای اجتماعی کنترل نشود، انباشته میشوند. به عنوان مثال اعدام یکی از مجازاتهایی است که در برابر خشونت قتل رخ میدهد. خشونتی در برابر خشونتی دیگر. در حالی که ما باید برای مردم طوری فرهنگ سازی کنیم که قتل نکنند، نه اینکه فقط اعدام را برای جایگزینی در نظر بگیریم. پیشگیری، اقتدار قضایی، فرهنگ سازی و…لازمه کنترل خشونت در جامعه است.
من نمیتوانم در خصوص اینکه حجاب اختیاری باشد یا خیر نظری دهم. در صلاحیت این موضوع نیستم. وقتی موضوع حجاب، مسئله بسیاری از جوانان شده، باید به خودمان نگاه کنیم. به هر حال این جوانان تربیت شده ما هستند. به لحاظ قانونی به هر حال قانون حدی برای آن تعیین کرده است. به لحاظ بحث فرهنگی هم وقتی در آموزشهای حوزه زنان موفق نبودیم، مقصر ما هستیم. زمانی که مسئله قانون و فرهنگ حل شده باشد، بله جرائم و مجازات هم میتوان اعمال میکرد، اما زمانی که در کار فرهنگی و اجتماعی موفق نبودهایم، خشونت و ضرب و شتم چه فایدهای جز خشمگینتر کردن مردم دارد؟
او افزود: زمانی که مسائل اساسی ملت از جمله تأمین شغل و امنیت و معیشت و وضعیت درآمد و مسائل اجتماعی را حل نکنیم، مردم خشنتر میشوند و با مسائلی همچون حجاب واکنش نشان میدهند.
این جامعه شناس تاکید میکند: باید به نظام اجتماعی نگاه کنیم ببینیم آنها چطور به مسئولان نگاه میکنند. آیا نظام اجتماعی موافق این نوع رفتار با زنان است و آیا از حمایت از مأمور خاطی گشت ارشاد و عدم برخورد با او راضی هستند؟ برخیها معتقدند به هر حال مأمور گشت ارشاد مأموریت ندارد که کسی را به هر دلیلی ضرب و شتم کند و یا با چنین خشونتی با او برخورد کند.
آقای گراوند گفت: او مأمور است. باید کارش را درست انجام دهد. کسی که چنین ماموریتی به آنها میدهد، باید سیاست گزاری اصولی و درستی داشته باشد.