«آلاینده‌های پتروشیمی شیراز، تهدیدی برای میراث هخامنشیان»

  • 07 اسفند 1396 - 8:52
«آلاینده‌های پتروشیمی شیراز، تهدیدی برای میراث هخامنشیان»

روزنامه قانون گزارش داده که آلاینده های شیمیایی رها شده در هوا از سوی شرکت پتروشیمی شیراز و رطوبت حاصل از باران های اسیدی، بدترین و زیان آورترین آسیب به سنگ نگاره های پارسه است.

به گزارش قانون، باستان شناسان و کنشگران میراث فرهنگی آلاینده‌های حاصل از شرکت پتروشیمی شیراز در پیرامون مجموعه تاریخی و جهانی پارسه (تخت‌جمشید) را تهدیدی جدی برای میراث هخامنشیان می دانند و از آن با نام مرگ آرام و خاموش این یادمان جهانی بر اثر فعالیت این شرکت در پیرامون ارزشمندترین یادگار جهانی ایران، نام می‌برند.

کارشناسان یکی از مهم‌ترین دلایل رخنه گل‌سنگ‌ها بر سنگ نگاره‌های ۲۵۰۰ ساله مجموعه جهانی پارسه را آلاینده‌های شیمیایی وابسته به شرکت پتروشیمی شیراز می‌دانند که به آرامی روی پوسته سنگ‌ها نشسته و با گذشت زمان، باعث نابودی آن‌ها می‌شود. پژوهشگران از رخنه این عوامل بیولوژیکی (گل‌سنگ‌ها) به عنوان مرگ خاموش یگانه‌ترین و بی‌همتاترین یادمان ملی و جهانی ایران نام می‌برند. هر چند که به باور کارشناسان بیماری‌های سنگ‌ها عوامل گوناگونی دارد و هرکدام باید جداگانه شناسایی شده و روی آن‌ها بررسی و پژوهش انجام گیرد ولی آلاینده‌های شیمیایی رها شده در هوا از سوی شرکت پتروشیمی شیراز و رطوبت حاصل از باران‌های اسیدی را بدترین و زیان آورترین آسیب به سنگ نگاره‌های (نقش برجسته‌ها) پارسه دانسته که بلای جان ارزشمندترین یادمان جهانی ایران خواهد شد. کنشگران میراث فرهنگی و دلسوزان و آگاهان امر، سال‌های سال است که خواستار جابه ‌جایی شرکت پتروشیمی شیراز به مکانی مناسب‌تر و دورتر از مجموعه جهانی پارسه و نقش رستم شده‌اند. از سویی، آلاینده‌های شیمیایی و خطرناک شرکت پتروشیمی شیراز که در حاشیه شهر مرودشت قرار گرفته بر سلامت مردم تاثیر مستقیمی دارد و انگیزه به وجود آمدن انواع بیماری‌ها خواهد شد. اما با این همه، نه تنها شرکت پتروشیمی شیراز قصد جابه‌جایی ندارد بلکه سال گذشته بخشی دیگری به کارخانه افزوده شده و گسترش یافته است! و این موضوع به‌آن معناست که سلامت مردم و هویت تاریخی و فرهنگی کشور به هیچ‌وجه برای مدیران و سرپرستان شرکت پتروشیمی شیراز اهمیت نداشته و ندارد. همچنین اهمیت این موضوع تا به اندازه ای است که به باور کارشناسان میراث فرهنگی باید نمایندگان خانه ملت (مجلس) به آن ورود پیدا کرده و چاره ای اساسی و بنیادین برایش بیندیشند.

آلاینده‌های شیمیایی بلای جان پارسه

یک باستان‌شناس با بیان اینکه آلاینده‌های شیمیایی حاصل از شرکت پتروشیمی شیراز تاثیر مستقیمی بر سنگ نگاره‌های مجموعه ارزشمند و جهانی پارسه دارد و رشد گل‌سنگ ها را شتاب بیشتری بخشیده و آسیب‌های برگشت ناپذیری را برجای خواهد گذاشت به روزنامه قانون گفت : « اگر ما به راستی دلسوز مجموعه تاریخی پارسه هستیم و می‌خواهیم آن را نگهداری و حفظ کنیم باید بدانیم که یکی از آسیب‌هایی که بسیار ویرانگر و تاثیرگذار بوده، وجود کارخانه پتروشیمی است که سنگ نگاره‌های ارزشمند و تکرارنشدنی پارسه را آرام آرام ویران خواهد کرد. شرکت پتروشیمی با آلوده کردن هوای شهر مرودشت و باران‌های اسیدی که پس از آن پدیدار می‌شود، تمام پارسه را با گذشت زمان نابود خواهد کرد».

شرکت پتروشیمی شیراز باید جا به‌جا شود

علی رضا جعفری زند در دنباله سخنانش افزود:«یادمان جهانی پارسه، دردانه یادگارهای تاریخی فرهنگی کشور است و نزد کارشناسان و پژوهشگران از ارزش بسیار فراوانی برخوردار بوده و نماد فرهنگ و تمدن شکوهمند ایرانی به شمار می‌آید و اگر ما به راستی خواهان حفظ آن و علاقه‌مند به نگهداری و پاسداری از این مجموعه بی‌همتا هستیم، باید هر چه زودتر کارخانه پتروشیمی را به مکانی مناسب و دورتر جابه‌جا کنیم زیرا هر روزی که بگذرد، اثرات منفی آلاینده‌ها بر روی سنگ‌نگاره‌ها بیشتر شده و مانند خوره به جان سنگ‌ها می افتد و آن ها را از درون پوسیده و نابود می‌کند. تنها کافی است که سری به پارسه بزنید تا انواع گل‌سنگ ها را از نزدیک ببینید، آن‌گاه درخواهید یافت که چه بر سر سنگ نگاره‌های ارزشمند پارسه آمده است».

خانه پدری را ویران نکنید

آلاینده های شیمیایی شرکت پتروشیمی شیراز در حالی اثر بد و منفی بر روی سنگ نگاره های پارسه می گذارد که مدیران و سرپرستان کشور به جای اینکه شرکت پتروشیمی را به مکانی دیگر جابه‌جا کنند به انگیزه اشتغال و پدیداری کار برای جوانان در سال گذشته و با دستور و حضور معاون اول رییس‌جمهور بخش تازه‌ای را به شرکت پتروشیمی افزوده و آن را گسترش داده‌اند. دکتر جعفری زند در همین زمینه به روزنامه قانون گفت : « ما نباید به بهانه آباد کردن شرکت پتروشیمی که تنها چند دهه از ساخت آن می‌گذرد، خانه پدری و ارزشمندترین میراث گذشتگان کشور را نابود کنیم. یعنی نباید برای آباد کردن خانه ای، خانه دیگری را ویران سازیم. کسی با توسعه اقتصادی و عمران و پیشرفت کشور مشکلی ندارد و همان گونه که پیشتر گفتم با جا به جایی کارخانه به بیرون از شهر و مکانی مناسب می‌توان آن را گسترش داده و بخش‌هایی نیز به آن افزود و کارآفرینی کرد. اما باید دوراندیش باشیم و ببینیم که آیا ماندگاری شرکت در همین مکان به سود کشور و تاریخ و فرهنگ مان است؟ همچنین آیا سود حاصل از کارخانه در درازمدت بیشتر از سودی است که به وسیله گردشگری از مجموعه جهانی و تاریخی پارسه به دست می‌آید؟ بی گمان پاسخ به این پرسش، خیر است. از سویی، اگر ما خواهان کارآفرینی برای جوانان و دلسوز آن‌ها هستیم، می‌توانیم با برنامه‌ریزی درست و برپایی کارگاه‌های کوچک هنرهای دستی و سنتی و فروشگاه های صنایع دستی و بومی و پدیداری انواع فروشگاه‌های فرهنگی درخُور مجموعه جهانی پارسه در پیرامون آن، افزون بر شناسایی و معرفی هنر بومی شهر مرودشت، کارآفرینی کرده و به توسعه و رونق گردشگری منطقه کمک شایانی کنیم زیرا همان‌گونه که می دانیم امروزه کارآفرینی در پیشه (صنعت) پاک گردشگری، سرمایه‌گذاری در آینده کشور است که هم هزینه بسیار کمتری نسبت به بخش صنعت و تولید روی دست دولت و بخش خصوصی می گذارد و هم از نابودی زیست بوم و میراث فرهنگی پیشگیری خواهد کرد و مهم‌تر از همه، آینده‌ای روشن در چشم انداز کشور دارد. همان‌گونه که از آمار جهانی پیداست، گردشگری سومین پیشه جهان و سودآورترین آن است و ورود هر گردشگر برون مرزی، برای هشت تَن (نفر) کار ایجاد می‌کند. اکنون باید دید کدام گزینه بهتر است و آینده خوبی را به همراه داشته و به صلاح کشور خواهد بود. ضمن اینکه آلاینده‌های شیمیایی حاصل از کارخانه پتروشیمی شیراز تاثیر مستقیم و بسیار بدی را بر روی سلامت مردم گذاشته و انواع بیماری‌ها را برای آن ها به ارمغان خواهد آورد. یادمان باشد مجموعه تاریخی پارسه نماد کشور ایران است و جهانیان، ایران را با نام پارس و میراث بزرگ آن یعنی پارسه می شناسند».

گازهای خطرناک آمونیاک

این استاد دانشگاه آزاد مرودشت در دنباله سخنانش افزود : « من دوبار گذر راهم به شرکت پتروشیمی افتاده و از نزدیک آلاینده های شیمیایی حاصل از کارخانه را در هوا دیده‌ام. در آن منطقه دچار سرگیجه شدیدی به وسیله گاز آمونیاک شدم و زمانی که پرس‌وجو کردم، دریافتم که این رویداد زیان بار هر روزه رخ می دهد. باید دانست که آلوده کردن هوای شهر مرودشت به وسیله گاز آمونیاک حاصل از شرکت پتروشیمی شیراز، نه تنها بر روی سلامت مردم تاثیر داشته و برای تنفس آن‌ها زیان‌بار است بلکه آثار تاریخی و سنگ نگاره‌های مجموعه ارزشمند و جهانی پارسه را نابود خواهد کرد. گاز آمونیاک برای پارسه بسیار خطرناک بوده و رشد گل‌سنگ ها را شتاب بیشتری خواهد بخشید و در نتیجه آثار تاریخی را از میان می برد. من با دیدن این آلاینده های شیمیایی در فضا بسیار شگفت زده شدم که چگونه هر روز این رویداد ویرانگر اتفاق می‌افتد زیرا هوای آلوده ناشی از گاز آمونیاک تاثیر مستقیمی بر فرسودگی سنگ‌ها دارد. همچنین پدیداری گل‌سنگ‌ها و باران‌های اسیدی روی بنای فرسوده‌ای مانند پارسه که با گذشت زمان آثار تاریخی آن ضعیف شده است، آسیب‌رسان بوده و تهدیدی جدی برای میراث هخامنشیان به شمار می‌آید. این موضوع را بارها کارشناسان و پژوهشگران گوشزد کرده اند که کارخانه پتروشیمی برای مجموعه جهانی و تاریخی پارسه، زیان‌بار و خطرناک است و آثار تاریخی این مجموعه باستانی را از میان می برد. از سویی، ما در نزدیکی پارسه یادمان‌های تاریخی و باستانی ارزشمند دیگری همچون اِشکَفت گاوی و نقش رستم را داریم که شوربختانه این اِشکفت دیگر قابل بازدید نبوده و بسیار فرسوده شده است و همه این‌ها تاثیر آلاینده‌های شیمیایی کارخانه پتروشیمی است. پس با این وجود ما باید فعالیت کارخانه پتروشیمی را کمتر کنیم، نه اینکه آن را گسترش دهیم و به آرامی کارخانه را به مکان دیگری جابه‌جا کنیم».

گل‌سنگ‌ها، آفت آثار تاریخی

این باستان شناس در پاسخ به این پرسش که در برابر رخنه گل سنگ‌ها چه باید کرد و چه عوامل دیگری، انگیزه به وجود آمدن آن‌ها خواهد شد، گفت : « پدیداری گل‌سنگ ها عوامل گوناگونی دارد و تا کنون بیش از ۱۰۰ نمونه گل سنگ در پارسه شناسایی شده است. همچنین باید آثار تاریخیِ سنگی پیوسته پایش و معاینه شوند تا بیماری‌های آن‌ها شناسایی شده و بتوان از رشد گل‌سنگ‌ها پیشگیری کرد. با شناسایی انواع گل‌سنگ‌ها و بررسی و مطالعه آن‌ها و با بهره‌گیری از مواد ویژه مرمت سنگ و تزریق آن بر روی لایه‌های سنگ، می‌توان گل سنگ‌ها را ریشه کن کرد. اما ما تنها در این اندیشه هستیم که فقط پارسه سرپا باشد و آثار تاریخی آن را معاینه فنی نمی‌کنیم و این یادگار ارزشمند نیاکانی را به حال خود رها کرده‌ایم. پس نباید انتظار داشته باشیم که نقش و نگارهای آن روز به روز کم‌رنگ‌تر نشوند. یکی دیگر از عوامل پدیداری گل‌سنگ‌ها تغییرات آب و هوایی و آلودگی هواست؛هرچند که بررسی آن‌ها یک کار آزمایشگاهی است. یادمان باشد که گل‌سنگ‌ها بلای جان آثار تاریخی به‌ویژه در مجموعه‌ای همچون پارسه هستند. امروزه نه تنها ما در مجموعه ای مانند پارسه با این چالش روبه‌رو هستیم بلکه بیشتر آثار تاریخی کشور با این دشواری دست و پنجه نرم می‌کنند و درخطر قرار دارند و بیشتر آثار هنری آن‌ها در حال پاک شدن از صفحه روزگار است».

فرونشست زمین، تهدید دیگری برای پارسه

دکتر جعفری زند در دنباله سخنانش گریزی نیز به موضوع فرونشست زمین و پدیده فروچاله‌ها در حریم پارسه زد و گفت : « ما در شهر مرودشت با کم آبی شدیدی روبه‌رو هستیم. از سویی، زمین‌های کشاورزی در پیرامون پارسه به فراوانی وجود دارد و کشاورزان با کندن چاه‌های آب غیرمجاز و مجاز و برداشت بی رویه از سفره‌های زیرزمینی به همراه خشکسالی های پیاپی چند سال گذشته در به وجود آمدن فرونشست‌ها نقش مستقیمی داشته‌اند. هم‌اینک در حریم درجه یک پارسه و در سمت بوستان جنگلی، فرونشست و رانش زمین روی داده است که تهدیدی جدی برای یادمان جهانی پارسه به شمار می‌آید. با روش نادرست و مدیریت نکردن آب ها و برداشت بی رویه از سرچشمه‌های (منابع) آبی در کشاورزی، هر آنچه آب و بارندگی در زمان داریوش هخامنشی در زیرزمین ذخیره بوده را برداشت کرده و دیگر قطره ای آب در زیر زمین وجود ندارد. با این روش کاری که در پیش گرفته‌ایم، روزی فراخواهد رسید که حریم و عرصه پارسه نشست کرده و رانش بزرگ زمین رخ دهد و فاجعه دردناک و سهمگینی را برای ارزشمندترین یادمان تاریخی کشور رقم بزند. به راستی کاشت برنج و محصولاتی که آب بسیار فراوانی نیاز دارند و در کل کشاورزی به چه بهایی انجام می گیرد؟ آیا با خود اندیشیده‌ایم که چه بر سر خود و تاریخ و فرهنگ‌مان می‌آوریم؟ پاسخ آیندگان را چه خواهیم داد؟».

درختان کهن در حریم پارسه را از میان نبریم

جعفری زند درباره بریدن درختان کهن در حریم پارسه نیز گفت : « من به هیچ روی با بریدن درختان کهن و ۴۰، ۵۰ ساله در حریم و پیرامون پارسه موافق نبوده و نیستم زیرا این درختان روح پارسه به شمار می‌آیند و هیچ آسیبی نیز به پارسه نمی زنند. ما نباید پیرامون پارسه را به بیابان تبدیل کنیم. اما با کاشت درختان تازه به بهانه‌های گوناگون و باغ‌سازی در پیرامون پارسه مخالف هستم و باید از کاشت درختان تازه در حریم درجه یک پارسه پیشگیری کرد. همچنین باید دانست امروزه کارشناسان در محوطه های بزرگ باستانی در جهان با شناسایی و بررسی گیاهان و درختان کهن و جای آن‌ها در مجموعه های تاریخی با واکاوی (آنالیز) و مطالعه، درختان را بازسازی و زنده (احیا) کرده‌اند تا آن محوطه‌های تاریخی، چشم اندازی زیبا و دلنواز مانند دوران باستانی داشته باشند و روح اثر به آن بازگردد. از سویی، نباید از یاد برد که در شهر باستانی و تاریخی پارسه پردیس‌هایی وجود داشته که پر از درخت،سبزه و گل بوده است زیرا نقش و نگارهای درختان سرو را در پلکان شمالی و خاوری (شرقی) کاخ آپادانا به فراوانی می بینیم که نمایانگر کاشت درخت در محوطه پارسه بوده است. باید دانست که درختکاری در فرهنگ ایرانی از ارزش و جایگاه والایی برخوردار بوده است. چشم انداز پارسه باید با درختان کهن حفظ شود و نباید پیرامون پارسه را به بیابان تبدیل کنیم».

امامزاده پر حاشیه

این کارشناس میراث فرهنگی و باستان شناس درباره قانون حریم پارسه و برپایی امامزاده ای نوظهور به «قانون» گفت : « از دید قانون های میراث فرهنگی و ضوابط حریم و عرصه، هرگونه ساخت و سازی در عرصه و حریم درجه یک مجموعه جهانی پارسه ممنوع است و سرپیچی از آن تخلف به شمار می آید. اما در پیوند با امامزاده ای که در حریم درجه یک پارسه پدیدار شده است، باید گفت که این امامزاده نوظهور است و هیچ‌گونه تبارنامه (شجره‌نامه)، اصالت و پیشینه‌ای ندارد و جزوامامزاده های بدون نام و نَسب بوده که در کشور از این نمونه امامزاده‌ها فراوان داریم. من به عنوان کارشناس میراث فرهنگی نزدیک ۹ سال با اداره اوقاف و امورخیریه در این زمینه همکاری داشته و از نزدیک با قانون آشنا هستم و شگفت زده ام که چرا میراث فرهنگی کشوردوباره دچار چنین چالش‌هایی شده است و امامزاده هایی که هیچ گونه پیشینه ای نداشته، دوباره دارند گسترش پیدا می کنند. همچنین در سفری که به شهرستان قم داشتم، موضوع امامزاده‌ها را بررسی کردم. در کتاب «ستاره‌های درخشان» به امامزاده هایی که رَدی در برخی منطقه‌های کشور داشته و پیشینه‌ای دارند، اشاره شده است. در این زمینه مطالعه و بررسی های فراوانی انجام داده ام. اما در هیچ کجا نامی از این امامزاده که در حریم درجه یک مجموعه تاریخی و جهانی پارسه سر برآورده، اشاره ای نشده و رَدی وجود ندارد. از سویی، اگر سازمان اوقاف دست به ساخت چنین امامزاده هایی که پیشینه و اصالتی نداشته، بزند و آن‌ها را در کنار یادمان‌های تاریخی برپا کند، بی گمان اعتبار و حرمت امامزاده‌هایی که اصالت داشته و نزد مردم ارجمند بوده و سال‌های سال سابقه زیارت و اَرج گذاری مردم را داشته است، به زیر پرسش رفته و اصالت آن‌ها از میان خواهد رفت، زیرا مردم به امامزاده های کهن باتردید می نگرند و گمان خواهند کرد که آن امامزاده ها نیز به همین گونه پدیده آمده است و این موضوع به هیچ روی خوشایند نبوده و آسیب بزرگی به امامزاده های کهنی که پیشینه و تبارنامه دارند، می زند. پس اگر بخواهیم امامزاده هایی که هیچ اصالتی نداشته را برپا کنیم، بی‌گمان چنین تفکری به وجود می‌آید و باورهای دینی مردم سست شده و مورد تردید قرار می گیرد و به دید من اهمیت و اَرجی که در خور و شأن یک امامزاده باشد، نزد مردم از میان رفته و کم رنگ خواهد شد».

دکتر جعفری زند در بخش دیگری از سخنانش درباره حریم مجموعه تاریخی و جهانی پارسه گفت:«زمانی که دانشگاه مرودشت بنا بود در محوطه دانشگاه مسجدی را بسازد که گنبد آن بلندای ‌بسیاری داشت و حریم درجه دو پارسه را خدشه دار می کرد، سازمان میراث فرهنگی از ساخت آن پیشگیری کرد و اجازه نداد مناره مسجد ساخته شود. اکنون چگونه است که در حریم درجه یک و نزدیکی پارسه بناست ساخت‌وساز تازه ای انجام شود و شگفت‌انگیز است که چرا سازمان میراث فرهنگی سکوت ‌می‌کند. همچنین به یاد دارم که در سال های گذشته مقام رهبری در نامه ای به سازمان اوقاف خواستار برچیده شدن همه امامزاده‌هایی شده بود که پس از سال ۵۷ برپا شده و شکل گرفته‌اند. از این دیدگاه نیز موضوع بسیار مهم است. از سویی، در هیچ کدام از نوشته ها و کتاب های تاریخی سده‌های چهارم و پنجم مَهی (قمری) مانند استخری، ابن خردادبه و غیره اشاره ای به این منطقه و امامزاده نشده است. پس بی گمان این امامزاده پیشینه و اصالتی ندارد و نباید بیش از این توسعه یابد و حریم پارسه را شکسته و خدشه دار کندزیرا بازتاب بسیار بد و منفی برجای خواهد گذاشت و از قانون نیز، سرپیچی شده است».

اکنون باید چشم به راه بود و دید که آیا سازمان اوقاف به قانون احترام خواهد گذاشت و اَرج یادمان‌های تاریخی پاس داشته خواهد شد؟ یا اینکه ارزشمندترین و بی همتاترین میراث تاریخی ایرانیان خدشه دار شده و در خطر حذف از سازمان جهانی یونسکو قرار گرفته و آبرو و پشتوانه فرهنگی، تاریخی کشور آسیب خواهد دید.

 

دیدگاه