پروژه ۱۶ ساله «یوز» را سیاسی نکنید

  • 27 بهمن 1396 - 0:39
پروژه ۱۶ ساله «یوز» را سیاسی نکنید
اظهارنظرها پیرامون “پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی” اینروزها به دلیل دستگیری چند تن از دست اندرکاران این پروژه شدت گرفته است. یکی از موضع گیری ها مربوط است به حسین شریعتمداری، مدیرمسوول روزنامه کیهان است که گفته بود « تقریباً از دو سال قبل ناگهان ماجرای «یوز» ایرانی و خطر انقراض آن به یکی از پدیده‌های مهم و تعیین‌کننده زیست‌محیطی تبدیل شد! چرا یکباره مسئله یوز ایرانی به یکی از اصلی‌ترین مسائل تبدیل شده و گستره‌ای تا این اندازه فراگیر پیدا کرده است؟»
روزنامه قانون نوشت: محض اطلاع جناب شریعتمداری ودیگر دوستان ایشان که احتمالا تا پیش از “ماجرای دستگیری ها” علاقه، کنکاش و مطالعه ای درباره “محیط زیست، یوزپلنگ وپروژه حفاظتی آن در ایران” نداشته اند و ظاهرا امروز نیز بدون مطالعه و گردآوری اطلاعات از آن سخن گفته اند سابقه این طرح را بررسی می کنیم تا مشخص شود موضوع انقراض نسل یوزپلنگ آسیایی در ایران نه تنها به ۲ سال پیش بازنمی گردد که سابقه آن مربوط به دهه های پیشین است و طرح آن نیز ۱۶ سال است که آغاز شده و در دست اجراست.

آن طور که برخی گمان می کنند “پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ ایرانی” نه مربوط به چند سال اخیر و دولت حسن روحانی است و نه ربطی به جناح های سیاسی در ایران دارد. این پروژه حاصل نگرانی ها، هشدارها و تلاش های متخصصان، فعالان و مدیران دولتی محیط زیست کشور در دهه ۶۰ و ۷۰ است که در سال ۲۰۰۱ با حمایت “برنامه توسعه ملل متحد” در ایران آغاز شد و تا همین چندماه پیش نیز ادامه داشت.

آغاز دهه ۶۰ بود که کارشناسان محیط زیست در ایران زنگ خطر “حیات یوزها” را به صدا درآوردند. آنها می گفتند عدم مشاهده یوزپلنگ ها در ایران به میزانی کاهش یافته که نسل این گونه گوشتخوار که در تمام آسیا منقرض شده در ایران نیز در خطر انقراض قرار دارد. پس باید کاری کرد. کارشناسان و مدیران متولی به فکر راهکاری برای نجات این گونه افتادند و “طرح حفاظت از گونه های در خطر انقراض” در سازمان حفاظت از محیط زیست مطرح شده و “یوزپلنگ” به عنوان اصلی ترین آنها مورد توجه قرار گرفت.

با شروع طرح فوق، جمع آوری اطلاعات اولیه درباره یوز، از زیستگاه های این گونه سراسر کشور آغاز شد و در مدت یک دهه گاه با تندی و گاه اندکی کُند، ادامه یافت. با اینهمه این طرح، به دلایل مختلف از جمله کمبود بودجه و فقدان تجربیات عملی، دستاورد و موفقیت چندانی نداشته و تحولی نیز در جهت حفاظت از زیستگاه های این گونه در خطر انقراض در ایران، اتفاق نیفتاد.

به همین جهت، در اواخر دهه ۶۰  وقتی محیط بانان خراسان بزرگ، یوزپلنگی را در منطقه “نایبندان طبس” مشاهده و آنرا به اداره کل و سازمان حفاظت محیط زیست وقت، گزارش کردند انجام بررسی های جدی تر به طور مقدماتی و توسط اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان وقت در دستور کار قرار گرفته و شروع شد. سپس در اوایل دهه ۷۰ این اقدامات به شکلی جدی تر دنبال شد و سرانجام در سال ۱۳۷۵به مطرح شدن پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی انجامید.

مرحله نخست طراحی این پروژه در سال ۱۳۷۷ با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست و اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان با اعتباری بالغ بر ۲۵ هزار دلار در سطح کشور به اجرا درآمد. نتیجه این تلاش ها تدوین ” پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی” با اعتباری بالغ بر ۲۵ هزار دلار از سوی  GEF را به دنبال داشت.

صندوق تسهیلات محیط زیست جهانی GEF جف، به عنوان یک نهاد مالی تحت مدیریت سازمان ملل متحد، جهت اعطای کمک های مالی  و وام بلاعوض به کشورهای درحال توسعه، در راستای حمایت از محیط زیست جهانی و ترویج رفاه و امرار معاش پایدار در جوامع محلی در سال ۱۹۹۱ تشکیل شد. از سال ۱۹۹۱ تاکنون بیش از ۱۱٫۵ میلیارد دلار کمک مالی بلاعوض مستقیم و بیش از ۵۷٫۵ میلیارد دلار به صورت مشارکت مالی به کشورهای درحال توسعه و با اقتصاد در حال گذر در ۱۶۵ کشور دنیا و از طریق اجرای ۳۲۱۵ پروژه کمک کرده است. همچنین جف از طریق برنامه کمک های کوچک(SGP)، توانسته است ۶۵۳ میلیون دلار کمک مالی از طریق اجرای۱۶،۰۳۰ پروژه کوچک توسط سازمان های غیردولتی در کشورهای در حال توسعه هزینه کند.

بودجه جف در واقع از طریق کنوانسیون های زیست محیطی سازمان ملل واعضای متعهدین توسعه یافته آن و ارگان های اعطاء کننده نظیر بانک جهانی، شرکت های چند ملیتی، اتحادیه اروپا و دولت های توسعه یافته و غیره تامین می شود و از سال ۱۹۹۱ تاکنون بیش از ۳۲۰۰ پروژه در بیش از ۱۶۵ کشور جهان را کمک مالی کرده است. پروژه های جف در  ۶ محدوده کاری شامل “تنوع زیستی”، “تغییر اقلیم”، “آب های بین المللی”، “تنزیل خاک” و “آمایش زمین”، “حفاظت از ازن” و “مواد آلی پایدار” است.

ارتباط با جوامع محلی حاشیه زیستگاه های ۵ گانه یوز در ایران در “پارک ملی کویر” ، “پناهگاه حیات وحش نایبندان” ، “پناهگاه حیات وحش دره انجیر”، “منطقه حفاظت شده بافق” ، ” ذخیره گاه زیستکره توران”، نظارت و تقویت امور حفاظتی زیستگاه ها، انجام امور مطالعاتی و بررسی های زیستگاهی با همراهی مشاوران بین المللی و دولت ایران از جمله اقدامات پروژه مزبور در ۱۶ سال اخیر بوده است.

مهم ترین دستاورد این پروژه توقف سیر نزولی کاهش جمعیت به دلیل شناساندن یوز به جوامع محلی و محدود کردن فعالیت های صنایع بود. پیش از این پروژه اغلب محلی ها به گمان اینکه یوزپلنگ ها به دام های آنها حمله می کنند و جانوری خطرناک برای روستاهای شان هستند به محض مشاهده، آنها را می کشتند؛ از همین رو هر ساله دست کم ۱/۵ یوزپلنگ به دلیل عوامل انسانی مخصوصا مردم بومی ناآگاه کشته می شدند. بعد از آن بود که رفتار مردم در اثر آشنا شدن با این گونه و تهدیدهای جمعیتی آن تغییر کرد و تلفات سالیانه آن از ۱/۵ به ۰/۵ یوز کاهش یافت. این ها در حالی اتفاق افتاد که در همین دهه ها جمعیت اغلب پستانداران به شدت کاهش داشته است و این نکته حتی در سرشماری های سالیانه و آمارهای رسمی نیز مشهود است.

به نظر می رسد برخی سیاسیونی که می خواهند بروز هر نابسامانی در کشور را به جریان اعتدال و دولت روحانی گره بزنند باید بیشتر دقت کنند و لااقل در حوزه های خارج از حیطه فعالیت شان، پیش از اظهارنظر و موضع گیری، اطلاعات لازم را گردآوری کنند. امروزه به جهت وجود انواع موتورهای جست وجوی وطنی و خارجی، این کار به سهولت امکان پذیر بوده و تنها با یک “سرچ” ساده اطلاعات رسمی وقرائت های غیررسمی آن مقابل نویسنده قرار خواهد گرفت. کاری که اگر آقای شریعت مداری گرامی انجام می دادند می توانستند با صرف تنها چند دقیقه، از اشتباه محرز ایشان درباره “اهمیت یافتن حفاظت از یوزها در ایران در ۲ سال اخیر” ممانعت کند و ایشان را منطقی تر به نتیجه ای که می خواهند به هر نحوی به آن برسند، یعنی اتهام زدن به دولت روحانی در صورت بروز هر خطا و شکل گیری هر جریانی، برسانند.

امید است موضوع های محیط زیستی بدون دخالت سیاسیون متعصب هر دو جناح که اتفاقا عموما نیز با مقوله محیط زیست و دانش آن زاویه دارند، بررسی شود تا راهی باشد برای داوری منصفانه تر و حفاظت بهتر از آنچه زندگی همه مان را حفظ یا نابود می کند.

دیدگاه