محمدرضا نسب عبداللهی
ششم دی به عنوان روزی شناخته میشود که مملکت ما به طور رسمی ایران نامیده شد، نامی که ریشهی آن به دوران ساسانیان بر میگشت.
در تاریخ ۶ دی ۱۳۱۳ شمسی و با فرمان رضاشاه و پس از پژوهشهای شماری از روشنفکران از جمله سعید نفیسی، محمدعلی فروغی و سیدحسن تقیزاده؛ دولت ایران در اعلامیهای رسمی از کشورهای خارجی خواست در مکاتبات رسمی خود از واژه «ایران» به جای نامهایی مانند «پرشیا/پرسیا، پرس و پرسه» که پیش از آن دربارهی مملکت ما طی سدههای پس از اسلام به مرور رایج شده بود، استفاده کنند.
تا آنجایی که دانش ما نشان میدهد، نام ایران و ایرانشهر (قلمروی پادشاهی ساسانی) نخستین بار در کتیبهها و سنگنبشتههای ساسانی آمده اما پروفسور تورج دریایی، استاد تاریخ جهان باستان بر این باور است که ریشه و ایده نام ایران به دوره هخامنشی بر میگردد: «ایده ایران و مفهوم ایرانی بودن در دوره هخامنشی شکل گرفته است. میشود در اینباره نمونهها و شواهدی به دست داد. اول شواهدی است که در مطالعات سکهشناسی داریم. نحوه ضرب سکهها در امپراتوری هخامنشی بسیار جالب است. شما در سکههای متعلق به ساتراپیهای غرب دجله و فرات میبینید که نشانههای هویتی آن منطقه روی یک طرف سکه ضرب شده است. مثلاً در ناحیهای که فینیقیها ساکناند، یک طرف سکهها تصویر کشتیای نقش بسته است که نمادی از مهارت فینیقیها در دریانوردی است. آن طرف سکه هم نمادی مربوط به شاهنشاهی هخامنشی است. سکههایی که از دیگر ساتراپیهای هخامنشی به دست آمده است نیز به همین ترتیب ساخته شده است. اما سکههایی که در مناطق شرق دجله و فرات ضرب شده است، همگی یکسان هستند: عکس شاه و کمان بر روی سکه نقش بسته است و همه سکهها به همین ترتیب هستند، تا سغد و جیحون سکهها همسان هستند. این سکهها نشان میدهد که در این مناطق لازم نیست بر هویت محلی تأکید شود چون در این قلمرو، همگی، هویت شاهنشاهی ایرانی را درک میکنند.»
نام ایران به عنوان قلمروی پادشاهی ساسانی از جمله در کتیبه ساسانی کرتیر (کرتیر / کردیر یکی از موبدان برجستهی دوره ساسانیان است) و یا کتیبه شاپور اول، دومین فرمانروای ساسانی آمده. در کتیبه کرتیر در نقش رجب آمده: «این پیکر مزداپرست خداوندگار شاپور پادشاه ایران و غیر ایران (انیران) فرستادهی خدا پسر اورمزداپرست خداوندگار اردشیر پاشاه ایران فرستادهی خدا پسر خداوندگار پاپک شاه است.» همچنین در کتیبهی دیگری در نقش رستم که نشاندهنده مراسم تاجگذاری اردشیر ساسانی است، آمده: «این سوار پرستندهی مزدا اردشیر خدایگاه شاهنشاه ایران از نژاد خدایان پسر پاپک شاه.» در کتیبهای از شاپور اول در کعبه زردشت واقع در نقش رستم نیز آمده: «من هستم خداوندگار مزداپرست شاپور شاهنشاه ایران و غیر ایران، زادهی خدایان، پسر خداوندگار مزداپرست اردشیر شاهنشاه ایران زادهی خدایان نوهی خداوندگار بابک شاهزادهی آسمانی.»
این شواهد و سنگنبشتهها و کتیبهها به روشنی نشان میدهد که نام ایران ریشهای کهن در دوران باستان دارد و ایرانشهر به عنوان قلمروی فرهنگی آن نیز افزون بر سرزمین ایران در خارج از مرزهای سیاسی این سرزمین، از جمله در قسمتی از عراق، افغانستان و آسیای میانه گسترده است.
سلام اینکه نام ایران اززمان شاپورساسانی پتبرجاباشد چیزی روثابت نمیکنه چون یک شاه ازیک قوم خاص براین مردمان ازاقوام دیگرغالب آمده ونامی که خواسته وشاید منسوب به زبان یاجغرافیای خوداست برمتصرفاتش گذاشته این تایید مردمان راندارد.ازقرارایشان اصلش ازافغانستان بوده چدن کلمه ایران واریا واریانا نربوط به آن مناطق است.