آذر منصوری
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت
۱. پهلوی اول فکر میکرد با کشف حجاب اجباری میتواند جامعه ایران را متمدن و مدرن کند، بعد از انقلاب هم تصور شد با پوشش اجباری میتوان جامعه ایران را اسلامی کرد.
۲. واقعیتی که به آن در هیچیک از این دو دوره توجه نشد؛ خواست خود زنان ایران بود. زن در هر دو رویکرد موجودی شد که دیگران میتوانند برای شخصیترین امور او که پوشش است، تصمیم بگیرند.
۳. صداوسیما و تابلوهای شهرها و میادین و… در این ۴۰ سال پر شد از فواید حجاب و لزوم پوشش زنان تا مردان جامعه حفظ شوند و تصور میشد با گشت ارشاد، میشود پوشش زنان را کنترل کرد. اما به روشهای مختلف در برابر این روشها، مقاومت میشود و فقط شکل مقاومتها هم تغییر میکند.
۴. زنان اعتراضشان را به این رویکردهای قهری، با همین پوشششان نشان میدهند. از مقاومت در برابر پوشش موی سر گرفته تا چکمه و ساپورت و در نهایت هم روسریهایی که تبدیل به پرچم در دستان دختران انقلاب میشود. تنها سؤالی که مطرح نمیشود دلایل این مقاومتها در برابر اجبار به امر پوشش است.
۵. به نظرم ربط این اعتراض مدنی که اشکال و نمادهای مختلف پیدا و پنهان دارد به بیرون از مرزها فقط و فقط پاک کردن صورت مسئله و فرار از پرسش مقدری است که پاسخی به آن داده نمیشود. کلید واژه این پاسخ را باید در تبعیضهایی دانست که زن را در رده شهروندان درجه دوم قرار میدهد.
۶. پس از ۴۰ سال بدون سرپوش گذاشتن بر واقعیتها باید صدای این اعتراض را شنید. هر نوع برخورد قهری با این اعتراض مدنی بی شک پاک کردن صورت مساله و انکار مطالبات امروز نیمی ازجمعیت کشور است. پوشش نگارنده این سطور اختیاری است و مقدمه نگاه واقع بینانه به پوشش زنان نیز باید توجه به حق انتخاب او باشد.
*نظرات و آرای مطرحشده در مقالات و تحلیلها، بیانگر دیدگاههای نویسندگان است.