تندروهای شیراز از هول حلیم توی دیگ افتادند

  • 08 دی 1396 - 20:04

محمدرضا نسب عبداللهی

سردبیر آبان پرس

به دنبال برگزاری تجمعات اعتراضی در برخی شهر‌ها، شماری از اصولگرایان تندرو در شیراز هدف از این تجمعات را اعتراض علیه دولت به دلیل «توجه به برجام و کنسرت موسیقی» توصیف کردند.

این تندرو‌ها که سابقه دیرینه رفتارهای افراطی در شیراز دارند، دیروز و امروز در تلاش بودند تا خواسته قلبی خود را که ساقط شدن دولت حسن روحانی است، به تجمعات بچسبانند و بگویند این مردم به دولت معترض هستند اما درستی این تحلیل‌های شتاب زده، امروز مورد تردید جدی قرار گرفت.

شعارهایی که در تجمعات روز پنجشنبه و به ویژه جمعه ۸ دی در برخی از شهر‌ها مانند کرمانشاه، قم و… سر داده شد، نشان می‌دهد که معترضان برخی «مقامات، طبقه‌ها و نهاد‌ها» را به طور گسترده هدف شعارهای شدیداللحنی قرار دادند. هدف این شعار‌ها هر جا باشد، دولت حسن روحانی نیست. هر چند نهادهایی که بودجه‌های زیادی می‌گیرند و این پول‌ها را به تریبون‌ها و رسانه‌های تحت حمایت خود که پر از «کینه توزان عبوس» و «خشونت طلبان» است، تزریق می‌کنند، در برخورد با این اعتراضات به آشکارا دچار برخورد دوگانه شده‌اند. آن‌ها هر کسی را که علیه دولت روحانی شعار دهد، «مردم» توصیف می‌کنند که شرایط اقتصادی بدی دارند اما هر کسی را که علیه بخش‌های دیگر حاکمیت شعار دهد، «فتنه گر و معاند» می‌نامند. این برخورد دوگانه با اعتراضات نشان می‌دهد که «کینه توزان» و «نفرت پراکنان» نمی‌توانند از وقایع و رخداد‌ها، تحلیل واقع بینانه‌ای داشته باشند و به همین دلیل است که در چنین مواقعی و در برابر تجمعات اعتراضی از جنس تجمعات امروز، غافلگیر می‌شوند و برای گریز از واقعیت، به معترضان انواع و اقسام «انگ» و «اتهام» می‌چسبانند.

واقعیت این است که در جامعه به دلایل مختلفی نارضایتی وجود دارد و اگر این نارضایتی به جنبش اجتماعی و سیاسی فراگیر تبدیل شود، پیامدهای آن غیرقابل کنترل خواهد بود. می‌توان با شناخت دلایل واقعی این نارضایتی‌ها و تلاش برای رفع آن‌ها، کشور را نجات داد اما تا زمانی که تلاش شود نارضایتی مردم و تجمعات، به این کشور و آن کشور و فلان انگ و اتهام چسبانده شود، شاید روزی برسد که دیگر نتوان برای نارضایتی‌های عمیق راه حلی پیدا کرد.

کانون‌های قدرت کاش متوجه می‌شدند که بقای آن‌ها نباید به قیمت از دست رفتن مردم و ایران باشد. کاش کانون‌های قدرت دست به اصلاح رفتار و سیاست‌های خویش می‌زدند تا در مقابل مردم نباشند. کاش در برابر هر تغییر یا اصلاحی که ضامن بقای ایران و «رفاه، آسایش، آرامش، آزادی و زندگی» همه ایرانیان با هر عقیده و دین و باوری است، مقاومت نمی‌کردند. کاش در سیاست‌هایی که باعث شده جامعه در طی این همه سال به چنین نقطه‌ای برسد، تجدیدنظر می‌کردند. وقتی جامعه راه خودش را می‌رود و کانون‌های قدرت هم بی‌توجه به جامعه و خواست اکثریت مردم راه خود را بروند، نتیجه آن چیزی جز بحران نخواهد بود. بایستی پیش از آنکه این بحران‌ها به نقطه بی‌بازگشت برسد، صدای آن را شنید…

 

دیدگاه