سخنی با روحانیان و محافظه کاران منتقد جشنواره گردشگری پارس

  • 24 آذر 1396 - 15:54
سخنی با روحانیان و محافظه کاران منتقد جشنواره گردشگری پارس

محمدرضا نسب عبداللهی

سردبیر آبان پرس

شماری از روحانیان و محافظه کاران در سخنان یا بیانیه‌های جداگانه به اجرای برخی رسوم آیینی اقوام ایرانی در جشنواره گردشگری پارس که در شیراز برگزار شد، تاخته‌اند و  اجرای رسوم اقوام را به عنوان «پایکوبی مردان و زنان معلوم الحال» توصیف کرده‌اند. این منتقدان از مسئولان برگزاری این جشنواره خواسته‌اند تا استغفار کنند.

جشنواره گردشگری پارس که از ۱۹ تا ۲۲ آذر امسال در نمایشگاه بین المللی شهرک گلستان شیراز برگزار شد، دارای دو بخش بود. یک بخش مربوط به آژانس‌های گردشگری و هوایپمایی و انجمن‌های میراث فرهنگی می‌شد که در سالن حافظ برپا شده بود و یک بخش هم که مورد حمله منتقدان قرار گرفته مربوط به برنامه‌هایی است که از سوی اقوام ایرانی از جمله قشقایی، لر، گرجی، ترکمن، کُرد، بلوچ، شمالی و… در سالن ملاصدرا اجرا شد.

من برای تهیه گزارش تصویری و ویدئویی روزهای یکشنبه، دوشنبه و سه شنبه (۱۹، ۲۰ و ۲۱ آذر) یعنی از روز گشایش جشنواره تا یک روز پیش از پایان آن در سالن اجرای برنامه‌های اقوام ایرانی حضور داشتم و در تمام مدت حضورم چیزی جز اصالت فرهنگ اقوام ایرانی ندیدم. آنچه که عده‌ای به عنوان انجام «رفتارهای حرام» در این جشنواره از آن نام برده‌اند، در واقع رسوم اصیل اقوام ایرانی از جمله رقص دستمال قشقایی و رسوم اقوام دیگر است که از سوی اقوام مختلف اجرا می‌شد.

محافظه کاران و محافلی که مخالف این جشنواره هستند، باید به خوبی بدانند هزاران نفر از این جشنواره و اجرای رسوم اقوام ایرانی بازدید کرده‌اند و «رفتار حرام» ندیده‌اند و بر همین اساس، این خلاف واقع گویی ها که با هدف از بنیان کندن برگزاری جشنواره‌های اقوام ایرانی بیان می‌شود، مردم را به این نتیجه خواهد رساند که کانون‌های قدرت برای رسیدن به اهداف خود دست به دامان هر وسیله‌ای از جمله دروغ گویی نیز می‌شوند.

برگزاری جشنواره اقوام ایرانی، صحنه‌ای تمام عیار از همبستگی اقوام ایرانی فراهم کرده بود. صحنه‌ای که در آن می‌شد پیوند و نزدیکی اقوام ایرانی را مشاهده کرد. اتفاقاً اگر کسی دلسوز آینده این مملکت باشد، باید بداند این پیوندها و همبستگی‌هاست که می‌تواند امنیت ملی کشور را در برابر تهدیدات احتمالی تضمین کند. باید به برگزارکنندگان چنین جشنواره‌ای که توانستند اقوام مختلف کشور را گرد هم آورند، مدال داد نه اینکه به آن‌ها حمله کرد و گفت استغفار کنند. از چه چیزی استغفار کنند؟ از اینکه فرصتی برای اجرای رسوم اقوام ایرانی و همبستگی آن‌ها فراهم کردند، استغفار کنند؟ از اینکه قوم‌های مختلف دارای رسوم اصیل و کهن هستند و به آن پایبندند، استغفار کنند؟

شاید در بین ۲۰ ساعت اجرای برنامه‌های مختلف از سوی اقوام ایرانی، یک جوان تماشاگر در حد چند ثانیه شادی‌اش را بروز داده باشد اما این شادی هم از سوی خود جوانان به صورت محدود و خودکنترلی بوده و آنچه که من دیدم، «رفتار حرام» نبوده است. مگر اینکه عده‌ای ذره بینی برداشته باشند و هدفشان تنها این باشد که با هر قیمتی که شده «سوراخ کجی» در جشنواره بیابند و به خاطر یک دستمال، قیصریه‌ای را به آتش بکشند.

کسانی که چنین ذره بین‌هایی دارند چرا در مراسم‌های دیگر از آن استفاده نمی‌کنند؟ چرا در طول این چند دهه رفتارها و سخنان کسانی را که باعث بی هویتی جوانان شده‌اند، به حال خود رها کرده‌اند؟ اگر امروز جوان ایرانی در بی هویتی غرق شده، نتیجه سیاست‌های سخت گیرانه و تنگ نظرانه است. اگر امروز موسیقی ایرانی در بین جوانان چندان طرفداری ندارد و در عوض موسیقی غربی خواهان بیشتری دارد، نتیجه سیاست‌های سخت گیرانه و تنگ نظرانه است. وقتی نهادهای مختلف به جای حمایت از داشته‌های فرهنگی ایرانی مدام بر سر راه آن‌ها محدودیت ایجاد می‌کنند و بر سر آن می‌کوبند، تردیدی نیست که داشته‌های فرهنگی کشورهای غربی به صورت زیرپوستی رواج خواهد یافت.

کسانی که با کوچکترین شادی مردم و جوانان که ذات بشر است و به آن تمایل دارد بر آشفته می‌شوند و بیانیه می‌دهند چرا در برابر سودهای زیاد نظام بانکی که به گفته مراجع تقلید رباست و ربا هم در حکم «جنگ با خداست»، زبانشان در دهانشان خشک شده است؟ چرا در برابر سیاستی که به برخی از جوانان این مملکت اجازه نمی‌دهد به دلیل نوع عقایدشان، در دانشگاه درس بخوانند، زبانشان در دهانشان خشک شده است؟ و ده‌ها چرای دیگر.

کسانی که دنبال یک «سوراخ کج» می‌گردند تا به جشنواره گردشگری و رسوم اقوام ایرانی حمله کنند، آیا از همبستگی و همدلی مردم در این جشنواره با اقوام ایرانی از جمله کُردها و زلزله زدگان ناراحت هستند؟ این منتقدان زمانی که کُردها در جشنواره گردشگری پارس رسم آیینی خود به نام «شلان» را در سوگ جان باختگان زلزله کرمانشاه اجرا کردند و صدها تماشاگر اشک ریختند، کجا بودند؟

از این همه تنگ نظری و اقدام علیه مردم سرزمینتان دست بردارید. مردم را آنقدر خسته نکنید که در آرزوی رفتنتان باشند. تاریخ را بخوانید. ببینید ایرانیان در کدام مقطع تاریخی از دست رفتارهای تنگ نظرانه ای که قدرتمداران بر آن‌ها اعمال می‌کردند، به هنگام حمله خارجی، مقاومت نکردند تا این قدرتمداران به زیر کشیده شوند.

هوشیار شوید پیش از آنکه دیر شود. به این فکر کنید که این همه تنگ نظری و سخت گیری و اقدام علیه مردم آیا به تقویت امنیت ملی، همبستگی ملی، وفاداری اقوام ایرانی به سرزمین مادری و تضمین آینده کشور منجر می‌شود یا اینکه همه اینها را از هم می‌پاشاند و کشور را به جایی خواهد رساند که نه امنیت ملی وجود خواهد داشت و نه پایداری و همبستگی در برابر تهدیدات خارجی و مشکلات داخلی.

کمی، فقط کمی هم به این فکر کنید که اگر مخالفان خارجی این سرزمین قصد به زانو درآوردنش را داشته باشند، از همین سیاست‌های سخت گیرانه و تنگ نظرانه استقبال می‌کنند چون می‌دانند همین رفتارهاست که می‌تواند به تدریج چنان فاصله‌ای بین مردم و حاکمان ایجاد کند که برای به زانو درآوردن نیازی به موشک نخواهد بود.

دیدگاه